مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

امامزاده محمّد و على قیصریه

ضریح که از نوع آب طلا و نقره است. بر درب ورودى آن کتیبه ذیل نوشته شده که گویاى تاریخ نصب و نام امامزادگان خفته در بقعه است: «ضریح مطهّر شاهزاده محمّد و شاهزاده على فرزندان حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام)که با همّت اداره اوقاف و امور خیریه نهاوند و هیات امنا بقعه متبرکه که از محل نذورات و هدایاى مردم نیکوکار در سال 1373 مطابق با 1414 در اصفهان اتمام یافت عمل حاج مصطفى روزگاریان.»

بر بالاى ستون هاى بقعه، گنبد با شکوه امامزاده تعبیه شده که قطر آن هفت و ارتفاع آن بیش از ده مى باشد. این گنبد دو پوشه و از نوع شلجمى است که تزیینات خارجى آن استیل و داخل آن سراسر با مقرنس سازى و آیینه کارى تزیین شده است. در داخل ضریح، سنگ قبر امامزاده قرار دارد که با شیشه از آن محافظت مى شود.

در غرب ضریح، مسجد بزرگى به ابعاد 18×7 متر و در بعضى از قسمت ها به عرض ده متر قرار دارد که بخش هایى از آن در توسعه بقعه، به حرم ملحق شده است. 60/1 سانتى متر از دیوار بقعه و تمام کف آن، توسط سنگهاى مرمر آراسته شده و سپس سوره مبارکه جمعه در زمینه آبى با کاشیهاى معرّق دور تا دور بقعه را تزیین داده اند.

در جنوب و شرق بقعه، تعداد هشت پنجره جهت نورگیرى تعبیه شده است. درب اصلى بقعه، در جنوب غربى واقع شده که شامل ایوان و دو کفشکن مى باشد که داراى دو درب ورودى خواهران و برادران است که این دربها چوبى و توسّط مرحوم حاج على رضا حمزه وقف امامزاده شده است.

صحن اصلى امامزاده که رو به میدان قیصریه است. شامل سه درب بزرگ، دو مناره به ارتفاع تقریبى بیست متر و دو در در جانبین صحن و دفتر آستانه و مهد، قرآن و کتابخانه و رواق شهداء است که جملگى از ملحقات سالیان اخیر مى باشد.

 

توصیف بناى قبلى امامزاده محمّد

شمس الدّین سیّدان در توصیف بناى قبلى امامزاده محمّد چنین مى نویسد:

آرامگاهش در بازار مسگرها در ضلع خاورى قیصریّه قرار دارد. هنگام ورود به آستانه، بیرونى آرامگاه که سابقاً به صورت حیاطى محدود بود باید از میان دو لنگه در قدیمى رو به قبله گذشت که احتمالاً مربوط به زمان محمود قاجار است.

در روى در، گل میخهایى بزرگ آهنى کوبیده شده، و از بالاى آن چند حلقه زنجیر به صورت نیم دایره آویخته اند. کسى که مى خواهد از زیر آن بگذرد سرش با آن تماس پیدا مى کند. اغلب زائرین زنجیرها را بوسیده بعد وارد مى شوند. در صحن حیاط آن تا حدودى که گنجایش داشت، قبرهایى دیده مى شود این حیاط قبلاً از همه طرف داراى دیوار بود که اکنون دیوار باخترى آن را برداشته اند. در ضلع باخترى آرامگاه چشمه آبى قرار داشت که درخت چنارى که آن هم احتمالاً مربوط به زمان محمود میرزا بود دیده مى شد. مى گویند در چند سال قبل در اثر برف سنگینى که باریده بود چنار از وسط شکست و تعدادى دکان جلوى امامزاده را خراب کرد. در حفره اى که در اثر پوسیدگى در داخل آن ایجاد شده بود مقدار زیادى عسل به بیرون سرایت کرد که نصیب عده اى گردید که زودتر از سایرین خبر دار شده بودند.

در دو طرف در ورودى دو طاقچه مستطیل شکل باریک وجود داشت که دو پنجره چوبى مشبک در قسمت عقب آن دیده مى شد که وسیله تأمین روشنایى بقعه بود. محل گذاشتن کفش علاوه بر پاگرد در ورودى، سابقاً در دیگرى در دیوار باخترى قرار داشت که این در اکنون به مدخل مسجد تازه سازى در کنار آن باز مى شود. در انتهاى بقعه، دو طاقچه قرار داشت که شمع در آن روشن کردند.

در ضلع باخترى امامزاده، جایى که امروزه به صورت مسجد در آمده، سابقاً اطاقکى قرار داشت که محل به امانت گذاشتن امواتى بود که مى خواسته اند به کربلا و نجف حمل نمایند. این اطاق تا پنجاه، شصت سال قبل وجود داشت.

در داخل حرم، صندوق چوبى قدیمى قرار دارد که روى آن اشکال هندسى به صورت چند ضلعى دیده مى شود و ارزش هنرى زیادى ندارد. قبلاً بالاى آن صاف بود که روى آن شمع روشن مى کردند، ولى اکنون آن را تغییر داده و به صورت گنبدى در آورده اند. دیوارهاى بقعه، به طور ساده و بدون گچ برى است. گنبد کوچکى در بالاى ضریح قرار داشت. در اطراف صندوق چند زیارت نامه آویخته اند. تا چند سال قبل قندیل نقره اى بزرگى در وسط گنبد آویزان بود، تعدادى هم قندیل کوچک به وسیله طنابهایى بطور ضربدر در بالاى صندوق دیده مى شد که به آن حالت قداست و رؤیاى خاصى بخشیده بود. مخصوصاً در شبهاى جمعه که فضا آکنده از بوى عطر و گلاب و شمعهاى نیم سوخته بود.

ساختمان آرامگاه به طور کلّى چیز جالبى نداشت و یک بناى معمولى به نظر مى رسید. در سالهاى اخیر نماى ساختمان قدیمى را که کاه گلى بود به صورت آجرى در آورده و کف حیاط را موزائیک نموده اند.

زنها براى برآورده شدن نیاز خود تعدادى قفل و پارچه هاى رنگى که به آن دخیل مى گویند به زنجیرهاى درب مى بستند، وقتى نیاز آنها برآورده مى شد. در بالاى بام شادیانه مى زدند. شادیانه طبل کوچکى بود که به وسیله دو چوب با نواى خاصّى نواخته مى شد.

گنبد قبلى بنا به فرمان محمود قاجار ساخته یا تعمیر شده است. زیرا: اشعارى از ملّا حسن معلم در اطراف بقعه آن دیده مى شد که تاریخ تعمیر آن را مى رساند: «زد رقم خود از پى تاریخش حسن»([1])

 

علّت شهرت امامزاده محمّد به طالب کش

مرحوم حاج شیخ على اکبر نهاوندى در کتاب بنیان رفیع درباره علّت شهرت امامزاده محمّد به سیّد طالب کش مى نویسد:

«در بلده نهاوند که مسقط الرأس این حقیر مولّف است، قبر امامزاده اى مى باشد که موسوم به شاهزاده محمّد است و چنین اشتهار دارد که از فرزندان حضرت امام همام موسى بن جعفر(علیه السلام) است و ملقّب به طالب کش، و سبب تلقّبش به این لقب بنابر آنچه که این حقیر از والده مرحوم، که خودش در زمان وقوع قضیه واقف بوده، شنیدم و جماعت کثیرى از معمّرین را هم به آن مرحوم، در این قضیه هم قول دیدم، آن است که در زمان خاقان مغفور فتحعلیشاه قاجار که ابناء سلطنت، هر کدام در بلدى حکومت داشتند، حکومت نهاوند با محمود میرزا که از پسران خاقان است بوده، و در اوقات توقّفس در آنجا یکى از فرزندانش که کمال محبت و علاقه را به او داشته، مریض مى شود به حدّى که تمام اطباى حاضر الوقت از معالجه او عاجز مى گردند. پس یکى از اجزاء اداره حکومت که آدمى راسخ الاعتقاد و از اهل بلد بوده، خدمت محمود میرزا معروض مى دارد که امامزاده اى است در اینجا که قبرش در میان بازار و به بودنش از فرزندان موسى بن جعفر(علیه السلام)اشتهار دارد. امید است که اگر براى بقعه مبارکه ایشان نذرى نمایید و شفاى آقازاده را از جنابش بخواهید، نذر شما به ذروه قبول نائل گردد و این آقازاده را برى از مرض حاصل گردد.

پس محمود میرزا چنین نذر مى کند که اگر این فرزند مرا شفا حاصل شد یک عدد قندیل از نقره که وزن آن نیم من سنگ تبریز باشد از براى بقعه آن امامزاده ترتیب داده و در سقف بقعه آویزان نماید. چون نذر او محقق شد آناً فآناً حال آن طفل مریض روى به بهبودى نهاده و در اندک وقتى صحیح و سالم گردید. پس محمودمیرزا به نذر خود وفا مى کند و قندیلى را که وصف شده، ترتیب داده و خودش وارد آن بقعه شده و بعد از زیارت نردبان طلبیده و به دست خود آن قندیل را در سقف آن بقعه آویزان نموده و بیرون آمده و چون چند روزى از این مقدمه مى گذرد، شخصى که طالب نام داشت و به قطاع الطریق و دزدى در نزد اهل نهاوند معروف بوده، از این معنى مطلع مى شود و در خیال سرقت آن قندیل نقره مى افتد، پس شبى از شبها نردبانى برداشته و از معبریکه از پشت بقعه و طرف شمالى آن مساوى با پشت بام آن بقعه است بواسطه نشیب و فراز بودن اراضى بلده نهاوند چنانکه این کیفیت الحال محسوس و مشاهده است وارد به پشت بام بقعه مى شود. نردبان را سرازیر، در صحن آن بقعه مى شود و از بالاى سطح پایین مى رود و در آن بقعه را کنده به کنارى مى گذارد و نردبان را وارد بقعه نموده و محازى آن قندیل بر دیوار بقعه مى گذارد و بالا مى رود، چون به پله مى رسد و دستش به آن قندیل رسا مى شود و مى خواهد زنجیر آن قندیل را باز کند، ناگاه صدایى عظیم و هولناک از میان صندوق چوبى که بر بالاى قبر آن امامزاده گذاشته شده است بلند مى شود به نحوى که طالب را دهشت و وحشت گرفته و بدنش مرتعش شده و از کار مى افتد و از بالاى نردبان در میان بقعه بر روى زمین افتاده و فى الفور بدرک واصل مى شود پس، بازار خوابها از صداى افتادن آن خبیث مطلع شده آمده و به هر نحو که بوده درِ صحن آن بقعه را گشوده داخل شده و آن کیفیت را دیده، خبر به محمود میرزا رسانیدند و در صبح آن روز مردم شهر ازدحام نموده و از براى تماشاى جسد آن خبیث در آن بقعه حاضر شدند و والد حقیر رحمة اللّه علیه حاضرالوقت بوده، مى فرمود که بدن طالب ملعون مثل مرکب سیاه شده بود. پس محمود میرزا امر نمودند که نقاره شادى زد و کوس عشرت بنواختند و شهر را آئین بسته و چراغان نمودند و از آن روز تا حین کتابت، آن امامزاده آزاده به امامزاده طالب کش معروف است.([2])

 

نسب شریف

چنانکه در سنگ قبر و ضریح مطهّر نوشته شده، امامزادگان مدفون در این بقعه، محمّد و على از فرزندان امام هفتم(علیه السلام) مى باشند که خوشبختانه این ادّعا با مشجّرات موجود در منابع معتبر انساب همخوانى دارد و نخستین بار نسب شریف وى را عبیدلى نسّابه و ابن طباطبا ذکر نموده و از جمله واردین به شهر همدان به آن اشاره داشته اند و مى نویسد:

احمد بن ابراهیم بن محمّد الیمانى بن عبیدالله بن امام موسى کاظم(علیه السلام) در همدان بود و صاحب چندین فرزند به اسامى; عبدالله، ابو اسحاق ابراهیم، ابوالحسین موسى و على بود.([3])

بر این اساس على بن احمد بن ابراهیم نخستین شخص مدفون در این بقعه معرفى شده است. زیرا احمد اولین فرد از این سلسله موسوى به همدان مهاجرت کرده و در این شهر امارت و ریاست داشته است.([4]) او ملقب به شعرانى است و ظاهرا پسوند «شعرانى» در مورد احمد به جهت پرپشت بودن و به بسیارى موى بوده نه اینکه منسوب به مکانى باشد. احمد شعرانى به دست قرامطه که اعتقاد گمراه کننده داشتند به شهادت رسید.([5])و به گفته برخى از دانشمندان فن انساب، شهادت وى در راه مکه روى داده است.

به تصریح تبارنگاران عبدالله بن احمد بن ابراهیم بن محمّد الیمانى در همدان سکونت داشته و در همین شهر وفات یافته و اینک آرامگاه او در مرکز شهر همدان زیارتگاه دوستداران اهل بیت(علیهم السلام) است.([6]) به گفته علماى انساب فرزندان امامزاده عبدالله نیز در همدان بوده اند. در برخى از متون اصلى انساب چنین آمده که جناب عبدالله را فرزندى به نام ابوطالب محمّد بوده و او نیز فرزند و فرزند زادگانى در این شهر داشته است.([7]) به اعتقاد ما، سیّد ابوطالب محمّد بن عبدالله بن احمد الشعرانى از همدان به نهاوند مهاجرت نموده و در این شهر زندگانى مى کرد تا اینکه عاقبت در ثلث آخر قرن چهارم هجرى وفات یافته و در کنار عموى بزرگوار خود سیّد على بن احمد دفن شد.([8]) به نوشته ابن مهنّا نسّابه، سیّد ابوطالب محمّد فرزندى به نام محسن داشت که از او سیّد احمد به وجود آمده است.([9])



[1]- نهاوند در هزاره هاى تاریخ: 424-426.

[2]- بنیان رفیع: 319، نهاوند در هزاره هاى تاریخ: 426-427.

[3]. منتقله الطالبیه: 348، الشجرة المبارکه: 91-92.

[4]. الاصیلى: 189، الفخرى فى انساب الطالبیین: 17، تهذیب الانساب: 159.

[5]. الفخرى فى انساب الطالبیین 17، جامع الانساب: 82.

[6]. المجدى: 114، الشجرة المبارکه: 92، عمدة الطالب: 225، امامزادگان همدان: 21.

[7]. تهذیب الانساب: 159.

[8]. دایرة المعارف بقاع متبرکه 9: 110-111.

[9]. التذکره فى انساب المطهره: 137.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده