مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

بقعة چهل اختران ـ خیابان آذر

این مجموعة زیبا، در خیابان آذر شهر قم و در محلّة چهل اختران یا دختران واقع شده و در سالیان اخیر توجّه خاصى به آن شده است.

این زیارتگاه، مرکب از سه بنا است که قبلاً در دو صحن جداگانه قرا داشته، ولى در قرن گذشته، این سه بنا را گرداگرد یکدیگر قرار داده‏اند. این مجموعه از آثار قرن نهم و دهم قمرى است که به ترتیب قدمت به شرح آن خواهیم پرداخت.

این مجموعه به شماره 965 و در تاریخ 1/10/1352 به ثبت آثار ملّى و تاریخى رسیده است.

شاهزاده زید: بقعة شاهزاده زید در ضلع غربى صحن چهل اختران واقع است.

ساختمان بقعه، بنایى است که سابقه چند صد ساله دارد و بر فراز آن گنبدى عرقچینى شکل است که فاقد کاشى‌کارى و تزیینات هنرى است. در میانه بقعه، مرقدى است با جدار گچ که سطح آن با کاشى خشتى آراسته شده است. در اطراف این مرقد، ضریح مشبّک از چوب با رنگ سبز دیده مى‏شود.

سر درِ بقعه در ضلع غربى صحن مزبور با دهانه سه و ارتفاع 5/3 متر در سال 847 هـ . ق ساخته شده است و متضمّن آیه‏ها و احادیثى است و در پایان آن عباراتى است که از نام بانى آن «خواجه بهاءالدّین هبة اللَّه قمّى» حکایت مى‏کند. در جهت غربى بقعه، مسجدى است که به شکل مستطیل است و به ستون‏هاى سنگى استوار شده است.

مرقد امامزاده نیز با کاشى‏کارى خشتى نو آراسته شده که در میان آن، چهار قطعه کاشى لاجوردى رنگ قدیمى از آرایش کارى پیشین مرقد دیده مى‏شود.

نسب شریف امامزاده زید با هفت واسطه به امام سجّاد ‰ منتهى مى‏شود که از قرار ذیل است:

سیّد شاه زید بن على بن على الاکبر بن محمّد السیلق بن ابى محمّد بن محمّد السیلق بن ابى محمّد حسن بن حسین الاصغر بن امام على بن حسین سجّاد ‰ .

مرحوم عبّاس فیض‏  نخستین شخص از مورّخان قمّى است که نسب شریف امامزاده زید مدفون در چهل اختران را ذکر نموده و مى‏نویسد: امامزاده جلیل القدر، سیّد اجل جناب شاهزاده زید از نوادگان امام سجّاد ‰ است. به نظر مى‏رسد امامزاده على اکبر که در بازار تجریش تهران مورد احترام و زیارت عموم مؤمنین قرار دارد، جدّ امامزاده زید باشد.

یکى از اجداد امامزاده زید، سیّد حسن بن حسین الاصغر است که محدّث قمّى وى را مردى محدّث و راوى حدیث معرّفی مى‏نماید که در سرزمین مکّه ساکن بوده و سپس در سرزمین مرو وفات نموده است. نوادگان وى در شهر رى، اصفهان و به ویژه در طبرستان از بزرگان سادات و از نقباء اشراف بوده‏اند. محمّد السیلق از جمله ساداتى است که در علم و دانش سر آمد بوده است. او جدّ سادات حسینى مرعشى است که یکى از نوادگان او حضرت آیت اللَّه العظمى سیّد شهاب‏الدّین نجفى مرعشى است.

مرقد موسى مبرقع: بقعة حضرت موسى مبرقع‏ ‰ در ضلع شرقى صحن چهل اختران واقع است که مدفن حضرت موسى فرزند امام جواد ‰ مى‏باشد.

ساختمان این بقعه، بنایى ساده و کوتاه و تهى از تزیینات هنرى است؛ لیکن دهلیز و راهرو و ورودى آن به درازى 21 متر از آثار قرن نهم قمرى مى‏باشد.

بناى اولیه گنبد از آثار قبل از دورة صفویّه است که به مرور زمان دچار آسیب شده بود که پس از پیروزى انقلاب اسلامى، گنبد احداثى جدید به شکل کلاهخودى و با ارتفاع تقریبى نُه متر شکل گرفت.

بالاى درگاه ورودى بقعة موسى مبرقع کتیبه‏اى به خط نستعلیق سفید بر کاشى خشتى مشتمل بر ابیاتى در نه بیت افزوده شده که نگارنده آن «میرزا عبّاس قلى» متولّى مقبره «مستوفى الممالک» مى‏باشد.

که از قرار ذیل است:

در همایون عهــد میمون مهـد احمد شاه عادل

کــز دعــاى دولتش پاینده شــد چـرخ ملمع

حضــرت شهــزاده مــوسى یوسف آل محمّد

کز رخش کسب تشعشع کرده خورشید مشعشع

ســال‌ها طـوف حــریمش بـود دربار سعادت

گـرچه هـر دم در مـزار او ملایک بــود مجمع

کیست اندر کنــز مخفـى شان او بودى که آمد

افسرش از گـوهــران غیــرت عـــرف مرصّع

بــود همنام محمّد با علــى در لفــظ و معنى

کـز پى این خدمت از شاه خراسان گشت مرجع

آمـد از مشهد به قم اجراى این شایسته خدمت‏

سر برون آورد که از جیب دو سـر با یک مرقع

ســـرور آل رضـــا سیّد محمّد در کمـر زد

با بنى عــم معظـّم کــرد و طالــع شد مطلع

همّت قــایم مقام تــولیت فــرخـنده پورش

امتحان داد و نهاد اجراى خـدمت را به مــوقع

از پى تاریــخ تحـسین بنــا گفــتى صبـورى

رونق جـــاوید دارد طـــور مـوساى مبرقع‏

در شرق بقعه، صحن مخروبه‏اى قرار داشت که در سالیان اخیر بازسازى و درصدد خرید منازل و توسعه آن هستند. همچنین در سالیان اخیر نسبت به آیئنه کارى و نصب ضریح بسیار زیبا در بقعه اقدام شده و توسعه بقعه در دستور کار سازان اوقاف و میراث فرهنگى قرار دارد.

موسى مبرقع، یوسف آل محمّد ‹ : ابو احمد، موسى مبرقع فرزند حضرت امام جواد ‰ در سال 214 هـ . ق دوسال بعد از میلاد على بن محمّد، امام هادى ‰ در مدینه متولّد شد.

پدر بزرگوارش، نهمین امام معصوم، حضرت محمّد بن على، جواد الائمه‏‰ است. وى در دهم رجب سال 195 هـ . ق در مدینه متولّد شد. پدر ارجمندش، على بن موسى الرضا ‰ هنگام تولّدش چنین فرمود: «قد وُلِدَ لى شَبیهُ مُوسى بن عِمران، فالق البحار، وَ شَبیهُ عیسى بْن مَریَم قُدّسَتْ اُمّ ولدتهُ»

فرزندى براى من دنیا آمد که شبیه حضرت موسى بن عمران‏‰ شکافنده دریاها و نظیر حضرت عیسى‏ ‰ ، مادرش زنى پاک و مقدّس است.

شباهت به مادر: هنگامى که امام جواد ‰ در سال 220 هـ . ق به دعوت اجبارآمیز معتصم عبّاسى از مدینه به سوى بغداد حرکت کرد، پس از آن که به جانیشینى امام هادى‏ ‰ تصریح فرمود او را که در آن هنگام حدود هشت سال داشت، در آغوش گرفت، و فرمود: چه چیزى دوست دارى تا از عراق براى تو سوغات بیاورم؟

حضرت هادى‏ ‰ گفت: شمشیرى که چون آتش شعله ور است. سپس امام جواد ‰ به پسر دیگرش موسى که حدود شش سال داشت متوجّه گردید و فرمود: تو چه دوست دارى تا از عراق برایت به عنوان هدیه بیاورم؟

موسى عرض کرد: یک اسبِ سوارى.

امام جواد ‰ فرمود: «اشبَهَنى اَبوالحَسَن و اشبهه هذا امهُ» ابوالحسن (امام هادى) ‰ به من شباهت دارد، و موسى به مادرش.

اما نکته‏اى قابل توجّه و آن، شباهت موسى به مادرش سمانه است که در کمالات و فضائل به مقام و منزلتى رسیده که او را مادر ارزش‏ها (ام الفضل) نامیدند. در زهد و تقوا در عصر خود بى نظیر بوده، به فرموده امام جواد ‰ شیطان سرکش به او نزدیک نمى‏شده، و همواره مورد لطف خداوند و از بانوان بهشت و هم طراز مادران صدیقان و صالحان بوده است، و این نهایت ارج و منزلت موسى مبرقع نیز خواهد بود.

دوران کودکى: موسى مبرقع دوران کودکى خود را در شهر مدینه، در دامن مادرى پاک و با تقوا، در کنار پدر بزرگوارش امام جواد ‰ و برادرش امام هادى‏ ‰ سپرى نمود، و شالوده علم و تقواى خود را در خانه وحى و امامت، زهد و تقوا پایه ریزى نمود.

با تبعید پدر بزرگوارش از مدینه به بغداد در حالى که جز شش بهار از زندگى وى نمى‏گذشت،. روح لطیف او در غم فراق پدر تحت فشار زیاد قرار گرفت. ولى سعى کرد با تحصیل علوم دینى و احکام شریعت از برادر ارجمندش به کمالات الهى دست یابد. سرانجام او در این راه به مرتبه‏اى رسید که مردم وى را به عنوان شخصیّتى برجسته در علم و تقوا مى‏شناختند. و لذا گاهى مسائل دینى خود را از وى سوال مى‏کردند، ولى او به خاطر احترام زیادى که براى برادرش امام هادى‏ ‰ قائل بود سعى مى‏کرد براى پاسخ مسائل به وى مراجعه نماید، و بدون اجازه او به مسائل مهم پاسخ ندهد.

از باب نمونه مى‏توان به این حدیث که خود راوى آن است
توجّه کرد: او مى‏گوید: در دیوان عمومى با یحیى بن اکثم برخورد کردم و او از من مسائلى پرسید، من نزد برادرم على بن محمّد ‰ (امام هادى‏ ‰ ) رسیدم و میان من و او پندهایى رد و بدل شد که من را در اطاعت از خودش آگاه و بینا کرد. به او گفتم: قربانت! یحیى بن اکثم نامه‏اى براى من نوشته و مسائلى از من پرسیده تا به او پاسخ دهم.

امام هادى‏ ‰ لبخندى زد، فرمود: پاسخ او را دادى؟!

گفتم: نه. فرمود: آن سوال‏ها چیست؟

یکى یکى سوال‏ها را بیان کردم و برادرم امام هادى‏ ‰ جواب فرمود.

از این روایت به خوبى استفاده مى‏شود که موسى مبرقع در مدینه و عراق به عنوان یک شخصیّت برجسته علمى، مورد توجّه بزرگان بوده است. پس از مهاجرت به قم نیز مورد احترام علماى بزرگى چون احمد بن عیسى اشعرى و احمد بن اسحاق و محمّد بن یحیى که ریاست دینى و دنیایى مردم قم را دارا بودند، واقع مى‏شود.

دیانت و پرهیزکارى: پرهیزکارى، امانت و تقواى موسى مبرقع نزد پدرش، امرى مسلّم بود تا به آن‌جا که حضرت امام جواد ‰ او را بعد از برادرش امام هادى‏ ‰ متولّى موقوفات و صدقات خود نمود، بى آن که ناظرى بر وى بگمارد.

این موضوع در وصیّتنامه امام جواد ‰ به صراحت بیان شده است:

واسطى مى‏گوید: از احمد بن ابى خالد، خادم ابو جعفر ‰ شنیدم که آن حضرت او را بر این وصیّت گواه گرفته است و چنین نگاشته است: که «گواهى مى‏دهد احمد بن ابى خالد، خادم ابو جعفر بر این که: ابو جعفر محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن حسین بن على بن ابى طالب Œ ، او را گواه گرفت که او به پسرش على وصیّت کرد دربارة امور خودش و خواهرانش و نیز امر موسى را بعد از بلوغ به خودش واگذاشت. و عبداللَّه بن مساور را سرپرست املاک و اموال و مخارج و بردگان و سایر ترکه خود نمود. تا زمانى که على بن محمّد بالغ شود و آن گاه عبداللَّه بن مساور آن‏ها را به او تحویل دهد تا او به کار خود و خواهرانش قیام کند، و کار موسى را بخود او واگذارد تا او هم بعد از فوت على النقى‏ ‰ و ابن مساور، در کار خود مستقل شود و طبق شرط پدرشان راجع به صدقاتى که مى‏دهد قیام کند. به تاریخ یک شنبه سوّم ذوالحجة سنه 220».

هجرت به قم: اکثر تاریخ نویسان و علماى انساب اتّفاق دارند بر این که موسى مبرقع از کوفه به قم هجرت نموده و در همین شهر رحلت کرده و در محلى که هم اکنون در خیابان آذر (طالقانى) محلّه چهل اختران معروف است به خاک سپرده شده است.

در «تاریخ قم» چنین آمده: «دیگر از سادات حسینیّه، از سادات رضائیه از فرزندان امام رضا ‰ ، موسى بن محمّد بن على بن موسى الرضا Œ صاحب رضائیه است. ابوعلى الحسین بن محمّد بن نصر بن سالم گوید: که اول کسى که از سادات رضویّه به قم آمدند. از کوفه، ابو جعفر موسى بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر Œ بود، وى در سنه ستّ و خمسین و ماتین (256 هـ . ق) از کوفه به قم آمد، و به قم مقام کرد...».

محدّث قمّى  با استفاده از «تاریخ قم» مى‏گوید: موسى مبرقع جدّ سادات رضویّه است و رشته اولادش تا به حال ـ بحمدللَّه ـ منقطع نگشته است و بسیارى از سادات، نسب ایشان به او منتهى مى‏شود. و او اول کسى است که از سادات رضویه در سال 256 هـ . ق به قم وارد شده است.

ابن فندق، على بن زید بیهقى متوفّاى 565 هـ . ق در کتاب «لباب الانساب» مى‏نویسد: «موسى مبرقع به قم هجرت کرد و در آن‌جا مدفون مى‏باشد».

در «تاریخ قم» آمده است: موسى مبرقع فرزند امام جواد ‰ وقتى وارد قم شد، پیوسته روى خود را با برقع مى‏پوشاند، رؤساى عرب مقیم قم، به او پیغام دادند که باید از مجاورت و همسایگى ما بیرون روى. موسى به کاشان رفت، و مورد تجلیل و احترام احمد بن عبدالعزیز بن دلف عجلى واقع شد، هدایاى گران قیمتى دریافت کرد. احمد بن عبدالعزیز براى وى، هزار مثقال طلا و یک اسب زین کرده به عنوان مقرّرى سالانه تعیین نمود و به وى تسلیم کرد.

پس از آن ابوالصدیم، حسن بن على بن آدم اشعرى و یکى دیگر از رؤساى عرب، با پى جویى علّت بیرون رفتن موسى مبرقع از قم، اهالى قم را به خاطر این عمل ناشایست توبیخ کردند. و عدّه‏اى از بزرگان عرب را به کاشان فرستادند و با عذر خواهى، او را به قم بازگرداندند.

احترام و اکرام نموده، از مال خود براى او خانه‏اى خریدند. چند سهم از قریه «هنبرد» و «اندریقان» و «کاریز» را به او واگذار نموده، مبلغ 20000 درهم به او عطا کردند.

در روایتى دیگر از غیر ابو على نقل شده است: که چون عرب قم به موسى مبرقع پیغام دادند که باید از همسایگى ما بیرون روى، او برقع از روى خود برداشت و ایشان او را شناختند، پس درباره موسى همّت و اعتقادشان محقّق شد و این خانه و سهام و اموال را به او بخشیدند.

از این دو روایت به خوبى استفاده مى‏شود که یکى از علل بیرون کردن وى از قم نشناختن او بوده است. وقتى او را شناختند بسیار تجلیل و اکرام نمودند.

موسى مبرقع با این اموالى که در اختیارش قرار دادند. چند روستا، و زمین‏هاى کشاورزى خریدارى کرد. و به یک زندگى خوبى نائل آمد. آن گاه خواهرانش، زینب، امّ محمّد، و میمونه و دخترش بریهه به قم آمدند، و تا پایان عمر در قم ماندند.

رحلت: موسى مبرقع در سال 256 هـ . ق در سن 42 سالگى وارد قم شد و بعد از آن وقایعى که ذکر شد مدّت 40 سال در قم مقیم بود و به عنوان یکى از شخصیّت‏هاى برجسته از خاندان امامت و ولایت مورد تکریم علما و بزرگان و اهالى قم قرار داشت. تا این که در شب چهارشنبه آخر دى ماه، هشت روز مانده به آخر ربیع الثانى سال 296 هـ . ق در سن 82 سالگى دار فانى را وداع و روح بلندش به ملکوت اعلى پیوست.

امیر قم، عبّاس بن عمرو غنوى بر او نماز خواند و در سراى خودش موضعى که امروز به مشهد موسى مبرقع در محلّه چهل اختران معروف است به خاک سپرده شد.

از همان روز تاکنون مزار وى مورد احترام مؤمنین و دوستداران اهل بیت Œ مى‏باشد. حتى شیعیان دور از قم مشرف مى‏شوند به زیارت موسى مبرقع مى‏روند و احترام مرقد و ضریح بوسى وى را بر خود لازم مى‏دانند. درباره تعداد فرزندان موسى مبرقع میان علماى انساب و مورّخان اختلاف است.

1. در کتاب «تحفة الازهار» آمده است که وى داراى پنج پسر به اسامى: ابوالقاسم حسین، على، احمد، محمّد و جعفر بود.

2. بعضى وى را صاحب دو پسر به نام احمد و محمّد و چهار دختر به اسامى: زینب، ام محمّد، میمونه و بریهه دانسته اند.

بدون تردید همه علما اقرار دارند که موسى مبرقع، حداقل داراى دو پسر به نام احمد و محمّد بوده که محمّد داراى فرزند نشده و نسل موسى مبرقع از فرزند دیگرش، احمد ادامه یافته است. و سادات رضوى، تقوى، نقوى، برقعى، مبرقعى، رضایى و... همه از نسل محمّد اعرج فرزند احمد بن موسى مبرقع مى‏باشند که تا به امروز از بین آن‏ها علما و صلحا و افراد برجسته‏اى به وجود آمدند و مومنین از وجود پر فیض آن‏ها بهره‏مند گردیدند.

احمد بن محمّد اعرج: زیر گنبد و در کنار مرقد مطهّر موسى مبرقع، یکى از نوادگان وى به نام ابو عبداللَّه احمد بن محمّد بن موسى مبرقع مدفون مى‏باشد.

احمد بن محمّد در سال 311 هـ . ق در قم متولّد گردید، کودکى خود را در کنار پدر بزرگوارش محمّد اعرج که عهده دار سمت نقابت و ریاست مردم بود، سپرى نمود و از علوم وى بهره‏مند گردید. او سیّدى والا مقام و برجسته بود. که در زهد، تقوا، کرامت، سخاوت و عبادت به مقامى رسیده بود که علاوه بر نقابت و ریاست عامة مردم ـ که بعضى دیگر از نوادگان موسى مبرقع نیز عهده دار بودند ـ بردل‏ها نیز حکومت مى‏کرد. مردم از صمیم قلب او را دوست مى‏داشتند.

احمد بن محمّد، با تمام محبوبیّتى که در میان مردم داشت و اهالى قم پروانه وار دور شمع وجودش جمع و از فضائل و کمالات او بهره مى‏بردند. بیش از 46 سال عمر نکرد و در صفر سال 357 هـ . ق چشم از جهان فرو بست و به دیدار معبود خود شتافت. مردم قم از فراقش در سوگ نشستند و با غم اندوه فراوان بدن مطهّرش را با عظمت خاصى تشییع نمودند و در کنار مرقد جدّ بزرگوارش موسى مبرقع به خاک سپردند. هم اکنون در زیر گنبد موسى مبرقع، صورت دو قبر وجود دارد که یکى مرقد مطهّر موسى مبرقع فرزند بلا فصل امام جواد ‰ است و دیگرى احمد بن محمّد بن احمد بن موسى مبرقع است.

روایتی از موسى مبرقع‏: از حضرت موسی مبرقع ‰ چندین روایت در کتب روایی ذکر شده که در اینجا تنها به روایت و تفسیرى از آیه مباهله ذکر می‌شود.

1. عن محمّد بن سعید الاردنى، عن موسى بن محمّد بن الرضا، عن اخیه ابى الحسن‏ ‰ انّه قال فى هذه الآیه (فقل تعالوا ندع ابناءنا و اَبناءکُم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهلْ فنجعل لعنة اللَّه على الکاذبین) و لو قال: تعالوا نبتهل فنجعل لعنة اللَّه «علیکم» لم یکونوا یجیبونَ للمباهِلة و قد عَلِمَ اللَّه انّ نبیه مودٍ عَنه رسالاته و ما هو من الکاذبین.

موسى مبرقع از برادرش امام هادى‏ ‰ : دربارة آیه مباهله این چنین نقل مى‏کند: که اگر خداوند متعال به جاى (فنجعل لعنة اللَّه على الکاذبین) فرموده بود، «لعنة اللَّه علیکم» یعنى بر شما لعنت خدا باد.

آن‌ها پیشنهاد مباهله را نمى‏پذیرفتند. با این که خدا مى‏دانست پیغمبرش همه پیام‏هاى او را مى‏رساند و از دروغگوها نیست.

بقعه چهل اختران: بقعه چهل اختران، خاکجاى نوادگان و وابستگان به خاندان موسى مبرقع ‰ و فرزندان امام جواد ‰ مى‏باشد در این بقعه، چهل تن از سادات رضویه به خاک سپرده شده‏اند. این بقعه از ساخته‏هاى عصر صفوى و تاریخ بناى آن به سال 950 هـ . ق و نام بانى آن «شاه تهماسب صفوى» و با هنرمندى «استاد سلطان قمّى» شکل گرفت.

نماى درون این بنا به دهانه 5/12 و بلنداى 14 متر نخست تا پیرامون 5/4 متر چهارگوش و سپس با پیش آمدن گوشواره‏ها مدور است که سقفى بزرگ بر آن سایه افکنده است.

بدنه بنا سراسر از آجر است و بر فراز بقعه، گنبدى است عرقچین و آجرى که چهار هواکش در جهات اصلى آن به طور مشبّک دیده مى‏شود. در وسط بقعه، مرقدى است سراسرى به ارتفاع یک و طول و عرض نُه متر که در سطح آن در چند ردیف قبرسازى نموده‏اند که به وسیله کاشى‏هاى خشتى فیروزه‏اى تشخیص داده مى‏شود.

متأسّفانه در تعمیرات قائم مقام فراهانى در سال 1333 هـ . ق آن کتیبه از بین رفته است. در این بقعه دو کتیبه موجود است. یکى به صورت نامرئى که روى زاویة جنوب شرقى زیر نیم طاق به صورت تابلوى مربّع و مستطیل گچبرى شده که تا دقت نشود تشخیص داده نمى‏شود به این عبارت (بنائى عمل سلطان قمّى) و کتیبه دیگر که بر فراز درِ ورودى از صحن غربى به طول سه متر به خط ثلثى برجسته که روى آن عبارت ذیل گچبرى شده است موجود مى‏باشد که متن آن چنین است: قد صدر الحکم المطاع ببناء هذه العمارة الشریفة عن اعلى حضرت سلطان سلاطین الزمان ابوالمظفر بهادرخان شاه طهماسب خلد اللَّه ملکه و سلطانه و افاض على العالمین برّه و احسانه فى شهور سنه خمسین و تسعمأة.

بر فراز این بقعه، گنبد عرقچینى و آجرى قرار دارد که چهار هواکش در جهات اصلى آن به طور مشبّک آجرى دیده مى‏شود و در وسط بقعه مرقدى است سراسرى به ارتفاع یک و طول و عرض نُه متر که روى سطح آن در چند ردیف قبر سازى شده و به وسیله کاشى‏هاى خشتى فیروزه‏اى فرش شده است.

در این اواخر روى این قبور، ضریحى از آلومینیوم از طرف اوقاف و امور خیریّه نصب شده بود که در سالیان اخیر توسّط میراث فرهنگى جمع آورى شد و قبور امامزادگان به طرز زیبایى کاشیکارى و خودِ بقعه مرمّت گردید.

در صحن و سراى مجموعه چهل اختران تعداد زیادى از علما و صلحا و مؤمنین و مؤمنات مدفون مى‏باشند که جمع زیادى از مؤمنین در طول هفته به ویژه عصرهاى پنج شنبه و شب‏هاى جمعه براى زیارت اهل قبور خصوصاً امامزادگان بزرگوار مدفون در این مکان در آن‌جا جمع مى‏شوند. و براى شادى ارواح طیّبة مدفونین در این مکان دعا و قرآن و حمد و سوره اخلاص مى‏خوانند و ثوابش را نثار مى‏کنند.

تا زمان تألیف «تاریخ قم» به سال 378 هـ . ق، چهارده تن از سادات رضویّه از خاندان موسى و جعفر در این بقعه به خاک سپرده شده بودند که نام آن‏ها در آن تاریخ ثبت گردیده است. و بعد از آن هم از همین خاندان جمع دیگرى دفن شده‏اند که عدد آن‏ها را به چهل تن مى‏رسانند. ولى منبعى براى معرفى نام و نسب اکثر آنان در دست نیست.

امّا آنچه مسلم است افراد ذیل در این بقعه مدفون مى‏باشند که اسامى آنان به شرح ذیل مى‏باشند:

1. ابو احمد محمّد پسر موسى مبرقع‏ ‰

2. ابو على احمد پسر موسى مبرقع‏ ‰

3. زینب دختر موسى مبرقع‏ ‰

4. ابوعلى محمّد الاعرج بن احمد (وفات 315 ق) نوه موسى مبرقع‏ ‰

5. امّا محمّد بنت احمد نوه موسى مبرقع‏ ‰

6. ام حبیب بنت احمد نوه موسى مبرقع‏ ‰

7. فاطمة بنت محمّد بن احمد نتیجه موسى مبرقع‏ ‰

8. بریهة بنت محمّد بن احمد نتیجه موسى مبرقع‏ ‰

9. ام کلثوم بنت محمّد بن احمد نتیجه موسى مبرقع‏ ‰

10. امّ سلمه بنت محمّد بن احمد نتیجه موسى مبرقع‏ ‰

11. یحیى بن احمد بن محمّد بن احمد نبیره موسى مبرقع‏ ‰

12. ابو جعفر محمّد بن موسى بن احمد بن محمّد بن احمد ندیده موسى مبرقع‏ ‰

13. ابوالفتح عبداللَّه بن موسى بن احمد بن محمّد بن احمد ندیده موسى مبرقع‏ ‰

14. بریهة بنت على بن جعفر بن امام هادى‏ ‰ همسر محمّد بن موسى مبرقع‏ ‰ عروس موسى مبرقع‏ ‰

15 و 16. ابو جعفر و فخرالدّین فرزندان یحیى صوفى ابن جعفر التواب بن امام على النقى الهادى‏ ‰

17. اُمّ ولد همسر ابو على محمّد بن احمد بن موسى مبرقع‏ ‰

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده