مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

امامزاده حسین ـ طبس‏

این آرامگاه باشکوه در سه کیلومترى شمال غربى مرکز شهر طبس قرار دارد. شواهدى نشان مى‏دهد که زمانى در اطراف آن، خانه‏هاى مسکونى وجود داشته است؛ ولى هم‏اکنون اطراف آن گورستان عمومى شهر است و ساخت و سازهاى تجارى و مسکونى به طور فزاینده‏اى انجام مى‏ شود.

اصل بنا متعلّق به اواخر قرن پنجم هجرى مى‏باشد که در طول دوره‏هاى بعد بازسازى و تعمیر شده است.

توصیف معمارى قدیم‏: از کیفیّت بناىِ بقعه، قبل از قرن پنجم هجرى مدرکى به دست نیامده است. بقعه شامل صحن، ایوان و حرم بود. در قسمت شرقى، صحن کوچکى معروف به «بست» به ابعاد 15×21 متر و در سمت مغرب آن، راهرویى قرار داشت که در یک طرف آن، آب‏انبار بزرگ و در سمت دیگر آن، مقبره‏اى بدون تاریخ بود. پس از عبور از این راهرو، به صحن امامزاده مى‏رسیدند. این صحن به ابعاد 21×41 متر است که در اطراف آن مقابرى بنا شده بود. در سمت غربى صحن مزبور، ایوانى وجود داشت که به ایوان امیرعلى شیر مشهور بود که متأسّفانه نقّاشى‏ها و گچ‏برى‏هاى جالب آن، همه در تعمیرات از بین رفته است!

 بعد از ایوان مزبور، راهرویى نسبتاً طولانى وجود داشت که در دو طرف آن مقبره‏هایى با سنگ قبرهایى که داراى تاریخ‏هاىِ کهن بودند قرار داشت. از جمله آنها سنگِ قبر بزرگ و تاریخى، به نام خواجه شمس‏الدّین حسین شاه به تاریخ 800 هجرى بود.

مقابل مقبرة مزبور، ساختمان دیگرى معروف به چهل چراغ وجود داشت که مقبرة عمادالملک و میرزا ابوالقاسم خان و سردار مکرّم از حکمرانان طبس بود.

در سمت جنوب بناىِ چهل چراغ، درِ ورودى حرم قرار داشت. قبل از ورود به حرم، رواقى با اندازه‏هاى 30/10×40/12 متر بود که با گنبدى به ارتفاع 15 متر پوشیده بود. از آن جا به محوّطه مستطیل شکلى وارد مى‏شدند که ابعاد آن 90/10×70/4 متر و به دارالحفاظ معروف بود. بر دیوار دارالحفاظ گچ‏برى‏هاى ظریف و قابل ملاحظه‏اى به چشم مى‏خورد.

پس از عبور از دارالحفاظ وارد حرم مى‏شدند، حرم به شکل مربّع و تقریباً به ابعاد 8×8 متر بود که مرقد و ضریح وسط آن قرار داشت. بر بالاى حرم، گنبدى به ارتفاع 12 متر بود که از خارج با ملاط ساروج پوشیده بود.

دیوارهاى داخلى حرم تا زیر گنبد و قبل از کتیبه، نقّاشى‏هاى جالبى وجود داشت. این نقّاشى‏ها در یک قسمت، شامل مناظر گوناگونى از شکارگاه و مجلس نشاط بود و در قسمت دیگر که بیشتر از رنگ قرمز استفاده شده بود، گُل‏هاى گوناگون منقوش بود. بالاى دیواره حرم در چهار طرف، کتیبه‏اى به خطّ نسخ نوشته شده بود، که به نظر مى‏رسد قبلاً کتیبه‏اى به تاریخ 494 ﻫ . ق داشته است. کتیبه فعلى، به هنگام تعمیر بنا در سال 1205 ﻫ . ق، توسّط میرحسن خان نوشته شده که به این مضمون است: «بسم‏اللَّه الرحمن الرحیم. المتصدى لإشارة هذه البناء العالى الذى تضمن اعظم اولیاءاللَّه تعالى و اصفیائه سلالة عترة الأئمة الطاهرة خلاصة السادات الزکیة البرره الرضى الزکى علیه سلام‏اللَّه العلى الاعلى و صلوة منه سبحانه و تعالى راجیاً الى عنایةاللَّه و رعایة الذى تقرّب الى کرمه و شکر على نعمه باعلاه هذا القباب و الروضة و تول بتأکید بنیانها و تأسیس ارکانها زین الملّة والدّین شیخ على وفقه‏اللَّه و اعانه على اعانة الانامل و حشره مع جمیع الانبیاء و الرسل و الاصدقاء و الاوصیاء و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقاً. الحمدللَّه الذى هدانا لهذا و ما کنا لنهتدى لولا أن هدانااللَّه فى جمادى الثانى عام اربع و تسعین و اربع مائة [494] من الهجرة النبوى. هکذا وجدت و قرأت و کتبت. الراجى الى التوفیق شیئى عزیز لایعطى الا العبد عزیز الثانى ممن اید و استسعد بتعمیر هذه البقعة الشریفة الروضة المنیفة الامیر الاعظم تاج الخوانین العظام افتخار الاعراب و الابحام امیر محمّدحسن خان بن السعید الشهید امیرعلى مردانخان وفقه‏اللَّه تعالى فى شهر ربیع الثانى سنة 1205 ﻫ . ق یفتح لهاما باباً من النجاة.»

وسط بنا، صندوق چوبى منبّت‏کارى شده‏اى روى قبر بود که سال 980 ﻫ . ق را داشت. از ایوان صحن جنوبى امامزاده، درى به صحن دیگرى باز مى‏شد که ابعاد آن 24×24 متر بود و اطرافش مقبره‏هاى خصوصى بنا شده و به صحن نو مشهور بود.

بنای قبلی به شماره 337 و در تاریخ 20/11/1318 در فهرست آثار ملّی ایران به ثبت رسیده است.

وضعیّت مزار امامزاده حسین در قرن سیزدهم‏: میرزا على‏خان نایینى، ملقّب به صفاءالسلطنه در کتاب گزارش کویر یا تحفة الفقرا که مربوط به سال‏هاى 1299 ـ 1300 ﻫ . ق است، قضیّه‏اى را نقل کرده که گویاى تعمیر این بقعة شریفه و کرامتى از جانب امامزاده حسین‰ طبس است.

میرزا علیخان نایینى واقعه سفر خود را به طبس چنین نقل مى‏کند:

«عصر روز جمعه بیست و چهارم جمادى الثانى به زیارت شاهزاده حسین بن موسى‏الکاظم ‰ رفتم. در تحقیق حالِ این امامزاده گفته‏اند:

شیخ على شیبانى ـ علیه الرحمة ـ که از معاریف علماى متصوّفه بود، به قصد زیارت کعبه معظّمه از موطن خود حرکت کرده، چون به طبس رسید، شب در عالمِ واقعه به شرفِ خدمتِ حضرت امام رضا ـ صلوات‏اللَّه و سلامه علیه ـ مشرّف گردید، حضرت به او فرمود:

تنخواهى که به جهتِ زیارتِ بیت‏اللَّه الحرام موجود کردى، صرفِ بناى بقعه شاهزاده حسین نما، در پیشگاه حضرت خداوندى به جاى حجّ مقبول، به درجه قبول موصول خواهد بود. نشان مدفن را هم به او فرمود. عرض مى‏کند: من مردى غریبم و یحتمل نتوانم از عهده انجامِ این امر برآیم! حضرت فرمود: به حاکم نیز سفارش کرده‏ایم که تو را امداد نماید.

شیخ از خواب برخاسته، نشانى را که حضرت به او داده ثبت نمود. راهِ سراى حاکم را که یکى از خوانین ازبک بود، در پیش مى‏گیرد. از آن طرف، حاکم هم در عالم رؤیا مأمور امداد شده، انتظارِ ورود و استمداد او را مى‏برده است. در این بین، شیخ  وارد شده، تفصیل واقع را بازگو مى‏کند. حاکم انگشت قبول بر دیده نهاده، عمله کار حاضر نموده، آن موضع معیّنى را مى‏شکافند به همان نشان که حضرت فرموده بودند. جوانى یافتند میان بالا، گندم‏گون، خالى در گوشه ابروى راست داشته است. شیخ بلافاصله به سجده افتاده، شکر الهى بجاى آورده، تنخواه را به صرفِ تعمیر بقعه مى‏رساند و بعضى از اراضى را هم که در آن جا منزل داشته، خریدارى نموده، وقفِ این بقعه مى‏نماید. و بعد از آن، دیگران متدّرجاً گنبدى
بزرگ در جلو بقعه عمارت نموده و حیاطى عالى با تالار و طاق‏ها
با وسعت و شکوه شایسته به اتمام رسانده‏اند. و مرحوم
سیّد عبدالحق گورسرخى مزرعه ملوند را وقفِ این جانب نموده، مردم هم موقوفات چند افزوده‏اند. در این ازمنه متأخّره، مرحوم امیرحسین خان، حاکم طبس تعمیراتِ لایقه از این جا بوجود آورده که آثار آن هنوز برقرار است.»

در کتاب طرایق الحقایق نیز، این مزار یاد شده و مى‏نویسد: «در نیم فرسخى آنجا (طبس) امامزاده‏اى است به نام سلطان حسین، بقعه و بنا و موقوفاتى دارد و شهرِ قدیم در اطراف همان امامزاده بود.»

بارگاه جدید امامزاده حسین ‰‏ :  هسته اصلى آرامگاه به شکل مربّع با پوشش گنبدى است. در وسط آن، مرقد امامزاده قرار دارد درون ضریح، سنگِ قبرى از سنگِ مرمرِ اعلا و بسیار ممتاز به ابعاد 67/2 در 16/1 متر و حدود یک متر ارتفاع قرار دارد.

این مرکز به صورت یک مجموعه آرامگاهى که شامل رواق‏ها، صحن، ایوان‏ها با سردرهاى مرتفع، حجره‏ها و غرفه‏ها، محیط بر هسته مرکزى که حرم مطهّر است، مى‏باشند. ضریح فلزی مشبّک با طول 20/4  و عرض 60/2 و ارتفاع 5/3 متر، قبر مطهّر را فراگرفته و بر شکوه و عظمت اتاقِ مرقد افزوده است. در چهار گوشه ضریح، چهار گلدان طلایى با سبکى خاصّ در دو طبقه تعبیه شده که هر کدام در قسمتِ بالا، دسته گلى را در بر دارد.

بارگاه امامزاده حسین به شکل مربّع و به ابعاد 11 متر و مساحت 121 مترمربّع است. در اضلاع حرم، چهار صفّه وجود دارد که محلّ ارتباط در به رواق‏هاى اطرافند.

ازاره دور، از کفِ حرم به ارتفاع 37/1 سانتى‏متر، از سنگ مرمر اعلا به رنگ سبزِ یشمى پوشش یافته و از بالاى ازاره، تمام دیوارها و سقف حرم به صورت آیینه‏کارى با مقرنس‏سازى تزیین یافته است. در وسط دیوارهاى حرم، تعداد هشت ترنجِ بزرگ با سطحى گچ‏کارى و زمینه‏اى آبى، سوره‏هاى کوچکِ قرآن با خطّ جالب مکتوب است. حرم مطهّر از طریق چهار ورودى که در صفّه‏هاىِ اضلاع تعبیه شده و هر کدام داراىِ درى زیبا و چوب گردوست، به رواق‏ها ارتباط مى‏یابند.

علاوه بر چهار در ورودى که به حرم اختصاص دارد، تعداد بیست و چهار در چوبى در محلّ بیوتاتِ دیگر بقعه جاى دارد. کفِ حرم تماماً از سنگ مرمر پوشش یافته و با قالى‏هاى نفیس مفروش است.

رواق‏ها: تعداد هشت رواق با دو سبکِ بنا، اطراف حرم مطهّر ساخته شده است. این رواق‏ها، با دو کیفیّت و طرح بنا شده‏اند؛ به این صورت که، چهار رواق به عنوانِ رواق‏هاى اصلى و به صورت مربّع به ابعاد 9×9 متر در چهار جهت حرم واقع شده‏اند و چهار رواق دیگر، به صورت هشتى، بین رواق‏هاى اصلى، در گوشه‏ها و زاویه‏هاىِ پشت ایوان‏ها واقع شده‏اند که هر کدام داراى هفتاد و هشت مترمربّع مساحت است. سقفِ این رواق‏ها، گنبدى شکل و موقعیّت آنها نسبت به حرم و نام آنها بدین قرار است.

1. رواق ضلع جنوبى، دارالسّلام نام دارد که پیش روى مبارک واقع شده است.

2. رواقِ میان ورودىِ ضلعِ شرقِ حرم، پایین پاى مبارک، رواقِ دارالولایه نام گذارى گردیده است.

3. رواقِ میانىِ ضلع شمالِ حرم، پشت سر مبارک، رواق دارالعباده مى‏نامند.

4. رواق میانىِ ضلع غرب حرم، بالاى سرِ مبارک، به رواق شهدا نامیده شده است.

5. رواق ضلع جنوب شرق، دارالشکر نام دارد.

6. رواقِ ضلع شمال شرق، به نام دارالرحمه معروف است.

7. رواق ضلع جنوب غرب حرم، رواق دارالذکر نام گذارى شده است.

8. رواق ضلعِ شمالِ غرب حرم، دارالمغفره نام دارد.

تعداد ورودى‏ها از صحن به رواق‏هاى هشت‏گانه، دوازده متر است که چهار ورودى بزرگ، هر کدام با سه متر عرض به چهار رواقِ اصلى مرتبط مى‏باشد و هشت ورودىِ کوچک، هر کدام با دو متر عرض به رواق‏هاى هشتى، ارتباط مى‏یابد.

 مساحتِ زیربناى حرم به انضمامِ رواق‏ها و برج و باروها، جمعاً یک هزار و چهارصد و هفتاد و پنج مترمربّع است. کنار درِ ورودى به حرم از طریقِ رواقِ پایین پاى مبارک، زیارتنامه مخصوص امامزاده حسین در قابى شیشه‏اى به دیوار نصب شد است. در کنار آن دو تابلو منصوب مى‏باشد که اشعارى را در سیزده بیت با مطلع و مقطع زیر در بر گرفته‏اند:

بیا که تربتِ فرزند حیدر است این جا

سلیل حضرت موسى بن جعفر است این جا

گــل ریــاض جـهان، نور دیده زهرا

عــزیز جــان نبـى پور حـیدر است این جا

گـرفت دامنِ او را زجان و دل سروى‏

کـه حــاجتش بِبَر حـق میسّر است این جا

(خطّاط حبیب‏اللَّه فضائلى 1353 هـ . ش)

گنبد و برج‏هاى ساعت‏: بر فراز بارگاه، گنبدى قرار دارد بسیار زیبا و مجلّل که از کاشى‏هاى معرّق پوشش و تزیین گردیده و از نظر ساختمان و ارتفاع، بسیار زیبا و باشکوه است. ارتفاع گنبد از پشت‏بام حرم تا زیر مقرنس‏کارى عرقچین، یازده متر و از عرقچین گنبد، هشت و نیم متر و از کفِ حرم تا نوکِ عرقچین گنبد، بیست و پنج متر است. دورِ گنبد هم حدود چهل و دو متر و قطر آن به بیش از بیست متر تجاوز مى‏کند.

در سطح گنبد، ترنج‏هایى از کاشىِ معرّق به چشم مى‏خورد که با خطِ بنایى، نامِ پنج تن را در بردارند؛ به این طریق که در ترنج بالا، اللَّه و در ترنج‏هاى زیر آن، نام پنج تن به ترتیب، به رنگ سفید مکتوب مى‏باشد و در ساقه گنبد هم کتیبه‏اى کمربندى به عرضِ تقریباً شصت سانتى‏متر، دور تا دورِ گنبد را در بر گرفته است. در این کتیبه آیاتى از سوره مبارکه نور به خطّ ثلث و رنگِ سفید در زمینه لاجوردى نوشته شده است.

چهار گلدسته کوچک به عنوانِ برج ساعت، هر کدام به ارتفاع شش متر، در چهار گوشه پشت‏بام حرم و اماکن نزدیک گنبد، زیبایى خاصّى به مجموعه بنا داده است. این برج‏ها به عمق هفت متر بتون‏ریزى شده و از استحکام فوق‏العاده‏اى برخوردار است. نماى خارجى آن، در قسمت پایین با سنگِ مرمر تزیین یافته و قسمتِ بالاى آن با کاشىِ معرّق، کاشى‏کارى شده است.

گلدسته‏هاى بزرگ‏: بر بالاى اضلاعِ صحن، در چهار گوشه آن، تعداد چهار گلدسته مرتفع و زیبا با سبکى بسیار عالى ساخته شده که ارتفاع هر یک از آنها سى متر و قطر آن 70/10 سانتى‏متر است. بناى گلدسته از نظر استحکام و مقاومت برابر ارزش‏هاى احتمالى با کیفیّت بسیار بالا ساخته شده و شناژبندى آن دوازده متر در عمق زمین، با بتون مسلّح استحکام یافته است و از سطح بام به ارتفاع سه متر با سنگِ سفید و از سنگ به بالا تا ارتفاع شانزده متر به صورت آجرچینى تزیین شده است، و از قسمت آجرچینى به بالا، حدود دو متر تا زیر مأذنه، مقرنس‏کارى شده که بر شکوه و عظمت آن افزوده است.

نورآرایى و کتیبه‏هاى داخل حرم مطهّر: بر فراز ضریح مطهّر، یک دستگاه لوسترِ بزرگِ هفت طبقه، با شاخه‏هاى متعدّد و 150 شعله، تعداد چهار دستگاه لوستر 24 شعله در اطراف حرم و هشت دستگاه لوستر 66 شعله هم در صفّه‏هاى ورودى به در نصب شده است که جمعِ منابعِ روشنایى، سه چلچراغ 48 شاخه و 32 دستگاه قندیل است. کتیبه‏اى کمربندى از آیینه، به ارتفاع حدود هفت متر از کف، دور تا دورِ حرم را در برگرفته که در آن هفده آیه از سوره مبارکه (یس) به خطِّ ثلث از آینه و زمینه‏اى تقریباً زرد مکتوب است.

 بر بالاى کتیبه آیینه، چهار نورگیر کوچکِ صفّه مانند، داراىِ درِ چوبى و پنجره‏هاى مشبّک وجود دارد. هواى مناسب حرم، همه از طریقِ چهار کانالِ (مجزّاى) هواى صافى تأمین مى‏شود.

ارتفاع از کفِ حرم تا زیر سقفِ آیینه، دوازده متر و تا انتهاى گنبد بیست و چهار متر است. سقف حرم داراى دو پوشش مى‏باشد، پوشش اوّل، سقفِ آیینه‏کارى است که از داخل حرم دیده مى‏شود و پوشش دوّم، همان گنبد فیروزه‏اى رنگ که بر فراز پوشش اوّل قرار دارد و از خارج مشاهده مى‏شود. بین این دو پوشش، فضایى خالى در حدود ده متر وجود دارد.

صحن وسیع و باشکوه‏: صحنِ بزرگ و باشکوهِ آرامگاهِ امامزاده حسین که بسیار وسیع و مصفّاست، به انضمام غرفه‏ها و سردرهاى بزرگ اطراف، جمعاً 44322 مترمربّع وسعت دارد. حرم و مجموعه رواق‏ها، در مرکزِ صحنِ بزرگ جاى دارند.

این صحن مصفّا داراى شش سر درِ ورودى است. بناى هر کدام از این سر درهاى اطراف صحن، با 275 مترمربّع زیربنا در دو طبقه، تقریباً به صورتِ حجیم‏سازى و با روش معمارى سنّتى ساخته شده‏اند و هر بناى آن مجهّز به تجهیزات سکونتى است.

در سردرهاى بزرگ اطراف صحن، قرینه‏سازى به طور کامل اعمال شده است و نماى خارجى اطرافِ حرم مطهّر در وسطِ صحن، از نظر معرّق‏کارى و نماسازى سردرها و کتیبه‏ها دقیقاً یکنواخت و قرینه‏اند.

تعداد 150 غرفه و حجره در اضلاعِ صحن، جهت استفاده زوّار ساخته شده است. در حال حاضر از این تعداد، یازده غرفه جهتِ تشکیل کلاس‏هاى قرآن و کتابخانه، اختصاص یافته و تعداد هفتاد و دو غرفه دیگر، براى استفاده زایران تعیین شده و بیست و سه غرفه، در جنوب صحن بزرگ به صورت مقبره درآمده و چهارده غرفه دیگر انبار است.

سه غرفه نیز محلِّ نصب تابلوهاىِ برقِ اماکن، و چهار غرفه هم
مورد استفاده کارکنان و اتاقِ کارگاه و تأسیسات و هفت غرفه آشپزخانه عمومى و براى استفاده زایران و شش غرفه براى مهمانسرا اختصاص داده شده است.

در چهار ضلعِ اطرافِ صحن، تعداد چهار آب‏نماى بزرگ وجود دارد. در شمال صحن امامزاده، مدفن حضرت آیةاللَّه میرزا سیّدعلى مدرس طباطبایى یزدى که از بزرگ‏ترین عالمانِ عصر خود بوده، واقع شده است.

در سمتِ شمال غربى صحن، مزار شهداى جنگ تحمیلى قرار دارد که بر شکوه و فضاى معنوى حرم افزوده است.

اهالى طبس و مسافرانى که به خراسان مى‏آیند، اعتقاد خاصّى به مزار مذکور دارند و به عنوان فرزندِ بلافصل امام هفتم ‰ زیارت مى‏کنند. منشأ این دیدگاه را قولِ علّامه نسّابه ابن‏طباطبا، از اعلام قرن پنجم هجرى، مى‏دانند که مى‏نویسد: «گروهى در طبس هستند که مى‏گویند، ما از موسویان و از اولاد مفقود هستیم. آن جماعت براى من، نسب خود را نوشتند، ولى من پاسخ آنها را ندادم. این کلام سیّدنسّابه ابوعبداللَّه بن طباطبا از ابونصر سهل بن عبداللَّه بن داوود بخارى نسّابه است که گوید:
از این خاندان احدى را ندیدم.

مى‏گویم ایشان به احمد بن حسین بن موسى بن جعفرالکاظم ‰ نسب مى‏رسانند؛ در حالى که هیچ یک از علماى انساب، از اولاد حسین بن موسى‏الکاظم ‰ فرزند ذکورى را ذکر ننموده‏اند. مى‏گویند حسین بن موسى‏الکاظم ‰ مقیم طبس بوده که در آنجا وفات یافته و دفن شده است. از سیّد نسّابه، شیخ الشرف ابى‏حرب محمّد بن محسن حسینى نقل است که گفته: حسین بن موسى ‰ مقیم بغداد بوده و در آن جا چندین فرزند داشته که عبارتند از: ابوالقاسم و عبیداللَّه که مادرشان کنیز بود...»

از آن جایى که مطلب فوق را ابن‏طباطبا از ابونصر بخارى و عبیدلى نسّابه نقل مى‏کند، معلوم مى‏شود که این ادّعا از قرن چهارم مطرح بوده و علماى انساب با آن مخالفت مى‏کردند.

جمله وقد کتبوا إلى کتباً فما أجبتُ عنها شیى، حکایت از آن دارد که، مدفون بودن حسین بن موسى ‰ در طبس و اولاد داشتن او، مورد تردید علماى انساب بود.

همین مطلب در کتاب الشجرة المبارکه تألیف امام فخر رازى بیان شده و نظر جدیدى مطرح نمى‏کند، جز اینکه با «لفظ والطبسیون یزعمون» با چشم تردید به این ادّعاى طبسى‏ها مى‏نگرد.

ابوطالب مروزى، با علم به آنکه در تداوم نسل حسین بین علماى انساب اختلاف است و آن را به خوبى مى‏داند مى‏نویسد: «در خوارزم جوانى را دیدم که نسب خود را چنین برایم املا کرد: محمّد ابوطالب بن ابى‏نصر بن محمّد ابى‏طالب بن احمد ابى‏نصر بن ابى‏طالب بن احمد بن محمّد بن عبداللَّه بن احمد بن حسین بن موسى‏الکاظم ‰ . او پنج برادر داشت که یکى از آنها ابوالحسن على بود که در طبس وفات یافت.» از این نقل استفاده مى‏شود که، برخلاف گفته‏هاى علماى پیشین انساب، حسین‏بن موسى ‰ نسل داشته و نوادگان او در طبس و بغداد و خوارزم سکونت داشته‏اند.

سیّداحمد کیاءگیلانى از قولِ ابن‏عنبه نسّابه مى‏نویسد: «جمعى در طبس گیلکى و غیر آن، دعوى فرزندى او مى‏کنند. سیّد نسّابه جمال‏الدّین احمد آورده که ثابت نمى‏توان کرد.»

حسین بن موسی‰: یکی دیگر از فرزندان امام موسی کاظم‰ حسین نام داشت که مکنّی به ابوعبدالله و سیّدی شریف و بزرگوار و از محدّثین بزرگ شیعه به شمار می­آمد. متأسّفانه در منابع موجود، چهره شفافی از او به نمایش نمی­گذارند و از کیفیّت زندگانی، همسر و تعداد فرزندان او خبر دقیقی در دست نیست، جز این که در کتب رجالی شیعه، چندین روایت از او نقل شده است که از پدربزرگوارش امام موسی کاظم‰ و از برادر گرانقدرش امام رضا‰ و از مادرش یا مادر حضرت شاه­چراغ (اُمّ احمد) نقل کرده است. به جهت اهمیّت موضوع و به خاطر وجود نشانه­هایی از عدم مهاجرت او به ایران، چند روایت او را ذکر می­کنیم:

1 . گردش روزگار: حسین بن موسی‰ گوید: ما گروهی از جوانان بنی­هاشم در اطراف برادرم امام رضا‰ جمع شده بودیم، در
همان حال، جعفر بن عمر علوی از مقابل ما عبور کرد و چون
هیبت زیادی داشت، ما به همدیگر نگاه کردیم و خنده­ای سر دادیم! ولی امام رضا‰ فرمود: به زودی همین مرد را مشاهده خواهید کرد که به پیروان و ثروت فراوانی خواهد رسید! حدود یک ماه
از آن تاریخ سپری نشده بود که همان مرد استاندار مدینه شد
و وضعیّتش دگرگون گشت و از کنارمان گذشت در حالی که خدمتگزاران و همراهانی داشت.

2. وترین عمو: از امام جواد ‰ (در دوران کودکی) سوال شد که کدام یک از عموهایت بیشتر در حقّت نیکی و محبّت دارد؟ آن حضرت فرمود: حسین. حضرت رضا ‰ (پس از شنیدن جواب فرزنـدش) فرمـود: به خدا قسم راست می­گوید. حسیـن، نسبـت به او خوش­رفتارترین و خیرخواه­ترین عمو بوده است.

3. فضیلت غسل جمعه: یکی از مستحبّات مؤکّد، غسل جمعه است که قبل از ظهر جمعه انجام می­شود، امّا با توجه به فضیلت آن اگر کسی نتواند در روز جمعه قبل از ظهر این غسل را انجام دهد، می­تواند در رور پنج شنبه یا شنبه به نیبت غسل جمعه غسل نماید.

حسین بن موسی ‰ از مادرش ( و مادر احمد بن موسی ‰) نقل می­کند که ما به همراهی امام کاظم ‰ در بیابانی بودیم. قصدمان رفتن به بغداد بود، آن حضرت در روز پنج­شنبه ما را فرمان داد که غسل جمعه نمائیم، زیرا فردا آب کم خواهد بود آن گاه ما روز پنج­شنبه به قصد روز جمعه غسل نمودیم. 

4. امامت امام جواد ‰ : ابوعبدالله حسین بن موسی ‰ گوید: در مدینه خدمت حضرت ابوجعفر جواد ‰ به همراه علی بن جعفر‰ بودیم، مردی از اعراب در آن مجلس نشسته بود، مرد عرب پرسید: این جوان کیست؟ (با دست اشاره به حضرت جواد‰ نمود) گفتم: این وصی رسول خدا ‹ است گفت: سبحان الله، رسول خدا ‹ اکنون 200 سال است از جهان رفته و این جوان است چگونه می­تواند وصی آن حضرت باشد؟ گفتم: این وصی علی بن موسی است و او وصی،‌ موسی بن جعفر، و موسی بن جعفر، وصی جعفر بن محمّد و جعفر بن محمّد، وصی محمّد بن علی و محمّد بن علی، وصی علی بن الحسین و علی وصی حسین و حسین وصی حسن و او وصی امیرالمؤمنین علی بن ابی­طالب و علی وصی رسول خدا ‰ است.

5. انگشتر امام جواد ‰ :سیّد بن طاووس  به سند خود از حسین بن موسی بن جعفر ‰ روایت می­کند که گفت: در دست امام جواد‰ انگشتر نقره بسیار مرغوب دیدم، به آن حضرت گفتم: مثلک یلبس مثل هذا؟ این انگشتر برازنده دست شماست. امام جواد فرمود: این انگشتر حضرت سلیمان بن داوود Š است.

اختلاف در مرقد حسین: مورّخان هر کدام با مدرکی ضعیف چنین تصوّر نموده­اند که حسین بن موسی ‰ به شهرهای ذیل مهاجرت نموده است، آنان بدون توجّه به مزارات هم نام او در ایران، سعی دارند که مزار آن منطقه را به نام فرزند بلافصل امام هفتم ‰ ثبت نمایند. این در حالی است که طبق روایت چهارم، حسین بن موسی‰ از اصحاب برادرزاده­اش در مدینه بوده و اصولاً در زمان امامت امام جواد ‰ در قید حیات بوده، بنابراین چگونه ممکن است که در سال دویست تا دویست و دو به همراه برادر خود شاه چراغ، احمد بن موسی ‰ به شیراز مهاجرت و به قولی در شیراز شهید و یا به جوپار کرمان مخفی و متواری شده یا در ساری و طبس دفن شده باشد، بر این اساس کتابی تحت حسین بن موسی(ع) و مزارات منسوب به آن نگاشته شده به آنجا رجوع گردد.

نامه امام رضا ‰‏: چنان که اشاره شد، تمام علماى انساب با شک و تردید، نسبت به مزار طبس اقوالى ذکر کرده‏اند و درباره نسل حسین بن موسى ‰ نیز اختلاف دارند. قدیمى‏ترین لفظى که پس از نام حسین ذکر شده، کلمه مفقود است که عبیدلى نسّابه ذکر کرده و سپس دیگر علماى انساب آن را بیان نموده‏اند. طبسى‏ها تصوّر مى‏کنند که، خودِ حسین مفقود و نهان شده بوده و طىّ نامه امام رضا ‰ به حاکم طبس این مطلب اشاره شده است. امّا این ادّعا از دو لحاظ مورد شک و تردید است؛ نخست آنکه، لفظ مفقود براى فرزندان حسین استفاده شده، نه خودِ حسین؛ به دلیل آنکه اختلاف درباره فرزندان اوست و خودِ حسین در بغداد سکونت داشته است. دلیل دوّم، گفتار خودِ ابن‏طباطباست، به هنگامى که سادات قزوین و مهاجران به این شهر را مى‏شمارد، مى‏نویسد:
«در قزوین از فرزندان حسین بن امام موسى‏الکاظم ‰ سکونت داشته‏اند.» بنابراین معلوم مى‏گردد که خلطى در این ادّعاست که باید تأمّل بیشترى صورت گیرد.

در این جا به رونوشت و ترجمه نامه منسوب به حضرت امام رضا‰ را به حاکم طبس بیان مى‏داریم و سپس مواردی که این نامه را کم رنگ می‌کند ذکر خواهیم کرد.

به نام خداوند بخشنده مهربان‏

از على‏بن موسى‏الرضا به عامر بن زروامهر مرزبان طبسین، سلام بر تو، همانا ستایش مى‏کنم خداى را، آن خداوندى را که غیر از او خدایى نیست. پروردگارا! از تو مى‏خواهم که بر محمّد ‹ بنده و پیامبرت درود فرستى!

ستایش، خداى یکتاى را سزاست که از همه جهانیان بى‏نیاز و همه به او نیازمندند. خداى توانایى را که از همه برتر است و بر آنچه که بخواهد تواناست. خدایى را که هر که از او یارى بخواهد، او را یارى مى‏دهد و هر که به او پناه بَرَد، او را پناه مى‏دهد. حاکمِ همه حاکمان و پرورش دهنده همه پرورش دهندگان. هیچ موجودى بر وجود مقدّسش پیشى نگرفته و هیچ چیز جایگزین او نمى‏باشد.
قلم بر حمد و ثنایش در گردش است. پس، از پنهان و آشکار از نافرمانى او بپرهیزید!

امّا بعد، در میان کارها براى ما پیش‏آمدى روى داده و در آن ناحیه بر هیچ کس به جز تو اعتماد ندارم و آن این است که، فرزندى از فرزندانِ قریش از عترت پیامبر، درود خدا بر او خاندانش باد! مفقود شده و این موضوع موجب حزن و اندوه من شده است.

این فرزند حسین نام دارد. او نزدیک به بلوغ رسیده و در سنِّ کودکانِ دوازده ساله است. رنگ چهره‏اش گندم‏گون است و در سفیده چشم راستش نقطه قرمزى است. گونه‏هایش برجسته است و موهایش صاف. از زمانى که مفقود شده است، نُه سال مى‏گذرد. اطّلاع یافتم که او قصد آن ناحیه را که دروازه خراسان است داشته و در آن جا ساکن است. از تو مى‏خواهم که از دوستانت کمک بخواهى و اقدام به یافتن این گمشده کنى و چنانچه او را یافتى، پس از آنکه صفات و نشانه‏هایش برایت مسلّم شد، مرا آگاه سازى؛ و از تو مى‏خواهم که نسبت به او نیکى و مدارا و ملاطفت نمایى تا خداوندى که بر همه ولایت دارد، او را به خانواده بزرگوارش که مضطرب هستند برگرداند؛ و از راه بزرگوارى کارهاى کوچک و بزرگى را که در آن ناحیه برایت پیش مى‏آید، براى من بنویس که ان شاءاللَّه مرا در انجام آن موفّق خواهى یافت و فرمان خداى عزّوجلّ را که در سوره مبارکه نساء مى‏فرماید: ان‏اللَّه یأمرکم أن تؤدّوا الأمانات إلى اهلها و إذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل ان‏اللَّه نعمّا یعظکم به ان‏اللَّه کان سمیعاً بصیراً. پس از آن فرمود: و أولى‏الامر منکم فان تنازعتم فى شیئى فردّوه الى‏اللَّه و الرسول. و سلام و رحمتِ خدا و برکاتش بر تو و همه دوستان مسلمانت باد! آنان که فرمان الهى را شنوا بوده و فرمانبردار خدا و رسولش هستند. این نامه در شعبان سال 199 هجرى قمرى نوشته شده است.

سخنی درباره اصلِ نامه منسوب به امام رضا‰ : دربارة اصلِ نامة منسوب به حضرت،‌ مرحوم محمّدرضا اظهری که از نویسندگان و اهلِ طبس بوده در مقاله­ای چنین می­نویسد:

«مطّلعین محلّی مدّعی­اند که اصلِ نامه نزدِ مرحوم میرزا غلامحسین متولّی که علاوه برتولیتِ امامزاده از مردانِ ‌فاضلِ طبس بوده و کتابخانة معتبری نیز داشته است مضبوط بوده که همواره آن را در صندوقی مقفّل نزد خود حفظ می­کرده است. پس از مرگش،‌ یکی از دوستانش که به قصد شرکت در مراسم عزاداری متولّی به طبس رفته، آن را از ورثه گرفته است تا به کتابخانة آستان قدس رضوی تسلیم کند ولی نه خصوصیّات آن در دست است و نه از نامة مزبور در کتابخانه آستانه اثری به دست آمده است. ولی سواد مکتوب در نزد بسیاری از علاقه­مندان موجود است. نگارنده سوادِ آن را در دیوانِ خطّیِ میرزا علیِ منشی باشی متخلّص به رشیدی مطالعه کرده است و او توضیح داده است که اصلِ آن را در خدمتِ میرزا غلامحسین متولّی زیارت کردم که پس از تفبیل، سوادِ آن را ضبط نمودم.

سپس منشی باشی تمام نامه را در قصیدة مفصّلی با 74 بیت به مطلع:

دانی چرا طبس به لغت باغِ گلشن است

چــون بـر امـامزاده آزاده مدفن است

به فارسی برگردانده است و این دیوان هم اکنون در دهشک در تصرّف آقای رشیدی نوة مرحوم منشی­باشی است.»

تأمّلی در نامه امام رضا‰: دربارة عامر بن زروامهر که در این نامه از آن به عنوان حاکم طبس یاد شده، هیچ اطّلاعی در دست نیست. برخی او را با عامر بن عبدالله ابیوردیکه مکنّی به ابوعلی و حاکم مروروذ و از اصحاب حدیث بوده اشتباه گرفته­اند. منشأ اشتباه پس از تشابه اسمی و عنوان حکمرانی،‌ روایتی از اوست که کرامتی از قبر امام رضا ‰ نقل می­کند.

علاوه بر این،‌ در این نامه سن امامزاده حسین ‰ را دوزاده سال و نزدیک بلوغ ذکر می‌کند و می‌نویسد: او از سه سالگی مفقود شده است.

این ادّعا با هیچ یک از متون تاریخی، سازگاری ندارد،‌ زیرا اگر سالِ کتابت نامه را که سال 199 هـ .ق است را با سن حسین ‰ که در این نامه 12 سال اشاره شده کسر نمائیم، آن وقت سال 187 هـ .ق بدست می­آید که یقیناً اشتباه است به چند دلیل:

اوّل: امام موسی کاظم ‰ که در سال 183 هـ .ق به شهادت رسیده، چگونه فرزندِ او حسین در سال 187 هـ .ق یعنی چهار سال پس از وفات پدر بدنیا آمده است؟

دوّم: هنگامی که از امام جواد ‰ سؤال کردند، کدام عموهایت نسبت به شما مهربانتر بوده­اند،‌ آن حضرت اشاره به عمویش حسین داد و امام رضا‰ نیز آن را تأیید فرموده است. اگر حسین تنها دوازده سال داشته و از سن سه سالگی مفقود شده،‌ چگونه به امام جواد ‰ که در سال 195 هـ .ق بدنیا آمده، مهربانی کرده و امام در روایتی آن را نقل می­کند، و سپس امام رضا ‰ نیز آن را تأیید می‌فرماید. و آن وقت نامه­ای به دست می­آید که امام در سال 199 هـ .ق دنبال برادرش بوده است. این ضد و نقیض­ها باعث می­شود که در اصلِ نامه شک نموده و جعلی بودن آن را معترف شویم.

سوّم: این نامه با روایت اوّل «گردش روزگار» منافات دارد که حسین نقل می­کند،‌ با برادرش امام رضا ‰ در مدینه بوده، ‌و جعفر بن محمّد بن عمر علوی حاکم مدینه می­گردد و این داستان مربوط به سال 199هـ .ق پس از قیام ابوالسرایا است.

چهارم: این نامه با روایت سوّم «فضیلت غسل جمعه» نیز همخوانی ندارد، زیرا در آن علاوه بر همراهی حسین با پدرش امام موسی کاظم ‰ از آن حضرت روایتی نیز نقل می­کند. این روایت نشان می­دهد که حسین از حد بلوغ گذشته بوده، در حالیکه در نامه منسوب به امام رضا ‰ حسین را جوانی معرّفی می­کند که تازه به بلوغ رسیده است.

پنجم: این نامه با روایت چهارم و پنجم نیز سازگاری ندارد، زیرا معلوم می­کند که حسین بن موسی ‰ از اصحاب برادرزاده­اش امام جواد ‰ در مدینه بوده و سپس به همراه آن حضرت به بغداد مهاجرت کرده است، پرواضح است که امامت امام جواد ‰ از سال 203 هـ . ق آغاز شده و حسین در این مدّت بیش از 21 سال داشته است.

با این حال برخى از محقّقین معتقدند که شخصیّت مدفون در این بقعه، سیّدحسین بن موسى بن جعفر الملک بن محمّد بن عبداللَّه بن محمّد بن عمرالاطرف بن امام على ‰ مى‏باشد زیرا وى در قرن سوّم هجرى در خراسان مى‏زیسته و به جهت تشابه اسمى به فرزند امام هفتم ‰ شهرت پیدا کرده است. امام فخر رازى از سکونت حسین بن موسى بن جعفرالملک در خراسان سخن گفته، ولى از محلّ دفن او به صراحت مطلبى اشاره نمى‏کند. با وجود آنکه وى در خراسان بوده و تمام نسب او نیز با حسین بن موسى بن جعفر‰، برادر امام رضا ‰ تشابه دارد؛ لذا به ظنّ قرین به یقین، مزار کنونى در طبس از آنِ اوست که به جهت تشابه اسمى و نسبى، این توهّم را به وجود آورده که وى برادر امام رضا ‰ است، در حالى که نواده بزرگوار امام على امیرالمؤمنین ‰ مى‏باشد.

حسین بن موسی بن جعفرالملک طبق اجماع علما در طوس زندگی میکرده از کجا سر ازطبس پیدا کرده؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده