مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

امامزاده محمّد ـ خیابان مولوى

مشهور به «سلطان سیّد محمّد»، بقعه با شکوه و زیباى این امامزاده در خیابان مولوى شهر قزوین، در محلّه آخوند و در نزدیکى مدرسه سردار واقع شده است.

در گذشته حرمى ساده و صندوقى چوبى داشت و حیاط آن، جایگاه دفن اموات بود؛ اما در دوره اخیر، ایوانى بزرگ، شبستان و چندین حجره ساخته‏ اند.

در کتاب سیماى قزوین درباره این بنا و شخصیّت مدفون در آن چنین آمده است. «امامزاده سید محمّد از فرزندان امام صادق علیه‏السلام است که مقبره اصلى آن درون زیرزمین مى‏باشد که طبقه فوقانى آن ضریح امامزاده قرار دارد. دیوارها و سقف حرم به طرز بسیار زیبایى آیینه کارى و گچ برى شده و گنبد نسبتا کوچکى آنرا پوشانده است. در کنار امامزاده متّصل به آن حسینیه حضرتى مى‏ باشد.»[1]

سردرِ ورودى بقعه در انتهاى یک کوچه باریک قرار گرفته و ارتفاع نسبتا
بلندى دارد. با توجّه به مرمّت‏هاى انجام شده به نظر مى‏رسد که این سردر
عمر کوتاهى داشته باشد. از ورودى به حیاطِ نسبتا بزرگى وارد مى‏شویم که
ساختمان مقبره و حسینیه الحاقى آن مقابل ما است. البته نماى اصلى این
ساختمان رو به حیاط اصلى مى‏باشد که پس از ورود در سمت راست قرار
دارد و مقابل آن چندین حجره جهت اسکان زایرین در نظر گرفته‏اند که اینک
یک اتاق آن تأسیسات، یکى کانون خواهران با 300 عضو، 2 حجره به عنوان
بهدارى با دو پزشک به صورت رایگان، یک حجره کانون نوجوانان بسیج،
یک حجره براى شهداء گمنام، 7 حجره جهت اسکان زوار، و یک حجره نیز
در اختیار بسیج و سرانجام دفتر آستانه است که از همه بزرگتر مى‏باشد.

ایوان ورودى بنا از طریق دو کفش کن که در طرفین آن قرار گرفته‏اند، قابل
دسترسى است. درِ ورودى گنبد خانه میان دیواره ایوان قرار دارد. این
ورودى، درِ بزرگ چوبى مى‏باشد که داراى منبّت‏هاى زیباست که توسّط
استاد على گیلک ساخته شده است.

مساحت حرمِ بقعه، 150 متر و حسینیه الحاقى آن قریب به سیصد متر
مربّع است. در وسط فضاى حرم، درست در زیر گنبد، ضریح بسیار عالى از
آب طلا و نقره نصب است که در میان اتاق 8×8 مترى قرار گرفته و بر روى درِ
آن متن ذیل قلمزنى شده است: «این ضریح مطهّر همزمان با چهارمین سالگرد
پیروزى انقلاب جمهورى اسلامى ایران به رهبرى زعیم عالیقدر امام خمینى به
اتمام رسید. 1362 ه . ق، قلمزنى حسن اسکندرى، نجارى حاج اسداللّه‏ رهنما.

بهمّت و کمک مردم نیکوکار قزوین و افراد محترم جامعه محمدى و هیات
امنا و سرپرستى اوقاف ساخته و نصب شده. سازنده حسین پرورش اصفهان.»

تمام دیوارها و کف بقعه با سنگ مرمر آراسته شده و الباقى آن نیز داراى
آئینه کارى، گچبرى، نقّاشى است که ابّهت خاصّى به حرم داده است. بالاى
یکى از ورودى‏هایى که به مسجد شمال حرم راه مى‏یابد. کاشیکارى
مختصرى است که تاریخ سال 1314 ه . ق بر روى آن خوانده مى‏شود.

دور تا دور ضریح مطهّر اشعارى در مدح امامزاده به صورت میناکارى
وجود دارد که به شرح ذیل است:

 

این مرقد نورانى این قبر منوّر

  وین بارگه و این حرم و صحن مطهّر

آرامگه زاده زهراى بتول است

  از نسل على رهبر دین حیدر صفدر

خاکش همه آمیخته با عطر و عبیر است

  حسنش همه با مشک و گلابست مخمر

آنکس که زندکوس بزرگى و صلابت

  اینجا چو رسد بهر ارادت نهد سر

از منعم و درویش و غنى بنده آزاد

  چشم همه از بهر امید است بر این در

هشدار بر این در چو نهى پاى ارادت

  جبریل در اینجا بتواضع بزند پر

هم نام محمّد بود این سیّد امجد

  هم نسل چهارم بود از زاده جعفر

صد شکر که از همّت مردان خدا شد

  تعمیر بناى حرم پاک و منوّر

از این گل خوشبو ز گلستان نبوت

  بین بلده قزوین شده چون نافه اذفر

زد خامه ریحان چو رقم از پى تاریخ

  این سید والا گوهر و شافع محشر(1403)

 

از داخل فضاى گنبد خانه پنجره‏اى به کوچه پشت مقبره باز مى‏شود که
طبق گفته مردم قبلاً درِ ورودى بوده است. از این فضا به حسینیه نوساز واقع
در ضلع شمال غرب اتاق مرقد و مسجد واقع در شمال شرقى نیز راه پیدا
مى‏کند.

برفراز بقعه، گنبدى شلجمى به قطر 7 و ارتفاع تقریبى 8 مر قرار دارد که
در ساقه آن 12 پنجره جهت نورگیرى احداث شده است. نماى خارجى گنبد
با کاشیهاى مختلف به طرز زیبایى تزیین شده و نماى داخلى آن نیز داراى
آئینه کارى‏هاى جالبى است.

قبر عالم جلیل القدر، حضرت آیه‏اللّه‏ حاج میرزا عبدالحسین امام
جمعه،نوه آیه‏اللّه‏ ملا محمّد تقى برغانى شهید که متوفّاى 5 ذى الحجه سال
1386 است در شبستان پشت اتاق مرقد قرار دارد. نیز قبر مرحوم حاج
رجب جلیلوند (خادم الحسین) فرزند مرحوم محمّد على که در سن 121
سالگى و به تاریخ 1364 به رحمت ایزدى پیوست و از خادمان صدیق بارگاه
امامزاده محمّد بود؛ در سمت راست ورودى به حرم قرار دارد.

در تابلویى که بر دیوار بقعه نصب است، اشعارى در 13 بیت در مدح
امامزاده محمّد و بارگاه او سروده شده، که از قرار ذیل است:

 

این بارگاه کیست که همچون منور است

  جانبخش و با صفا و معلّى و اطهراست

جنات عدن رشک بزد هر صباح و شام

  این صحن این رواق که اینجا که مضمر است

اسم مبارکش چند سبط که نسل کیست

  کاخ جلال و رفعتش از عرش برتر است

کردم سوال نام جنابش من از خرد

  گفتا سمى جدّکبارش پیمبر است

رو با ادب حضور ضریحش سلام ده

  یک ذره تربتش به دو عالم برابر است

موسى کهف مسیح دم یوسفى جمال

  سرو و ریاض گلشن و گلزار حیدر است

داراى علم و حلم و وفا و معدن سخا

  نور دو چشم زاده ساقى کوثر است

نجل ز کى حجّت ششم سراج دین

  سلطان سیّد محمّد از اولاد جعفر است

باب الفتوح مشکل قزوینیان بود

  کنز خفى و رحمت خلاق داوراست

جاروبه درگهش بود از کیسوان حور

  ساطع همى ز مرقد او بوى عنبر است

جبرئیل بهر بدرقه زائرین او

  دائم ستاده همچو غلامان دم در است

فخریه مى‏کند به فلک کفشدار او

  شان جلال خادم او بى حد و مراست

بیچاره سید آنچه تو گویى بکو ولى

  نتوان شمردن عقل بشر محو قاصراست

 

همچنان که در سردرب بقعه و لوح زیارت نامه امامزاده نوشته شده او را
فرزند امام جعفر صادق  علیه‏السلاممعرفى نموده‏اند.

قبل از بیان صحّت انتساب قبر کنونى به محمّد بن جعفر الصادق  علیه‏السلامباید
مختصرى در اطراف زندگانى وى سخن بگوییم.

او از بزرگان اهل بیت  علیهم‏السلام و عابدى و فاضل بود. روایات زیادى از پدر
بزرگوارش امام جعفر صادق  علیه‏السلامنقل نموده و گروه بسیارى از بزرگان محدثین
هم از او روایت نقل کرده‏اند.

شیخ مفید  رحمهم‏الله در کتاب ارشاد مى‏نویسد: «و کان محمّد بن جعفر سخیا
شجاعا و کان بصوم یوما و یرى رأى الزیدیّه فى الخروج بالسیف»
[2]

یعنى: محمّد بن جعفر مردى با سخاوت و دلاور بود و روزها یک روز در
میان روزه مى‏گرفت و یک روز افطار مى‏نمود و مانند زیدیّه معتقد بود که امام
کسى است که با شمشیر خروج کند. وى مکنّى به ابو جعفر و ابو على بود و
مردى سخى و شجاع و دلاور به شمار مى‏رفت. او همه روز یک گوسفند از
براى ضیافت و مهمان نوازى مى‏کشت و همه را تصدّق مى‏داد. او در زمان
مأمون در مکّه معظّمه خروج کرد و مردم با وى بیعت نمودند و او را امیر
المؤمنین علیه‏السلامنامیدند.[3] و خویشتن را مأمون نام نهاد و بیشتر این کار را به
تحریک پسر و بعضى از ابنا عجم کرد و هر دو بر او غالب بودند و سیرت
نیکو داشتند.[4]

خطیب بغدادى تاریخ خروج و اعلان خلافت وى را به روز جمعه سه
روز گذشته از ماه ربیع الآخر سال 200 ه ق مى‏داند و مى‏نویسد روز سه شنبه
5 روز گذشته از جمادى الاول سال 200 نیز خود را از خلافت خلع نمود.[5]
بنابراین وى بالغ بر 32 روز حکومت نموده است.

امّا برخى خروج او را در سال 199 ه ق نوشته‏اند که بنابراین او بالغ بر
یک سال و دو ماه امارت مکه و مدینه را در دست داشته است که این قول
صحیح‏تر به نظر مى‏رسد.[6]

او خود مدّعى شد که قائم مهدى است و ادّعاى خود را بر مبناى
احادیث نبوى قرار داد.[7] ولى امام هشتم حضرت امام رضا  علیه‏السلام منکر ادّعاى
او شد، گرچه مى‏کوشید جان وى را از شکست نظامى رهائى بخشد. وى را
توصیه مى‏کرد که قیامش را علیه عبّاسیان به تعویق اندازد.[8]

قیام یک سیّد علوى در مکّه با عنوان «مهدى» توسّط قیام کنندگان قدرت
مأمون عبّاسى را تهدید مى‏کرد. مأمون مى‏کوشید تا بدون استفاده از زور و با
بکارگیرى روشهاى سیاسى و با سازش با امام هشتم حضرت رضا  علیه‏السلام به حل
مسأله بپردازد. وى لشگرى را تحت فرماندهى عیسى بن جلودى بدین
منظور به مدینه گسیل داشت.[9] ولى این لشگر به نحو فجیعى به دست سپاه
محمّد شکست خودر و جلودى توسّط امام رضا علیه‏السلام با محمّد تماس برقرار
کرد و از او خواست به مقاومت خود پایان دهد. ولى او میانجیگرى امام
رضا علیه‏السلامرا نپذیرفت. و بر ادامه مبارزه اصرار ورزید. این امر زد و خورد هایى
بین لشگریان عبّاسى و مبارزان تا آخر سال 200 به وجود آورد.[10]

سرانجام ارتش عبّاسیان محمّد را دستگیر کردند و او را وادار ساختند تا
در ملاء عام خود را از خلافت خلع کند و ادّعاى خود را منکر شود. از اینرو
منبرى بین رکن و مقام نهادند که در همانجا با محمّد بیعت شده بود و جمعى
از قریش و دیگران گرد آمدند و عیسى جلودى در رأس و پلّه بالاى منبر قرار
گرفت و محمّد در پلّه زیرین ایستاد و بر او قبایى و کلاهى سیاه بود که براى
خلع خود قیام کرد و مطالبى ایراد نمود که شرح حال او در کتاب قیام محمّد
بن جعفر الصادق  علیه‏السلام از سوى نگارنده تألیف و مفصلاً بیان شده است.

سپس او را نزد مأمون که در خراسان بود، بردند و چون وى را دید مورد
عفو قرار داد و مقدم او را گرامى داشت و پیش خود نشانید و جایزه نیکویى
به او داد و همچنان نزد مأمون در خراسان بماند و هر گاه به نزد مأمون
مى‏رفت، پسر عموهایش جزء ملتزمین رکاب او بودند و به همراه او سوار
مى‏شدند و مأمون او را بسیار احترام مى‏نمود ومورد لطف خود قرار مى‏داد.
تا اینکه در سال 202 ه ق وفات یافت، در سن 53 سالگى، برخى وفات
محمّد بن جعفر الصادق  علیه‏السلام را در جرجان[11] گرگان امروزى مى‏دانند.[12] و
عدّه‏اى دیگر در خراسان[13] در شهرهاى سرخس[14] و بسطام[15]
ذکر نموده‏اند.

محلّ دفن محمّد بن جعفر علیه‏السلام

ابونصر بخارى جزو نخستین دانشمندان انساب است که تصریح به وفات
و دفن محمّد بن جعفر علیه‏السلام در جرجان دارد و مى‏نویسد:

«ابوالحسین محمّد بن جعفر علیه‏السلامالدیباج سمّى بذلک لحسن وجهه، توفّى
بجرجان سنة ثلاث و مائتین.» [یعنى: ]«ابوالحسین محمّد بن جعفر علیه‏السلام به
خاطر زیبایى که داشت، ملقّب به دیباج بود. او در سال 203 ه . ق در
جرجان وفات یافت.»

ابوالحسن بیهقى با جمله «فقتل بالسمّ فى حبس أبى مسلم، و صلّى علیه
المأمون و حمل جنازته»
[یعنى: ]«نحوه مرگ او را مسموم شدن از سوى
ابومسلم نامى مى‏داند و سپس مى‏گوید: مأمون بر آن نماز خواند و جنازه او را
حمل کرد.»

ذهبى، مرگ او را به سال 203 ه . ق و سن او را 70 سال و محلّ دفن او را
گرگان ذکر نموده است. ابن عدى و دیگران، مرگ او را در شعبان سال 203
نوشته‏اند و گویند: مأمون عبّاسى  داخل قبر او شد و خود، جنازه را در قبر
گذاشت. صفدى مرگ او را فجأة (ناگهانى) در گرگان دانسته است.
ابن‏طقطقى مرگ او را در سال 203 ه . ق در گرگان دانسته و مى‏نویسد: «و
على قبره قبّة یزار هناک»
[یعنى: ]«بر روى قبرش گنبدى است که
زیارت مى‏شود.»

قزوینى در قرن هفتم مى‏نویسد: «گرگان در میان شیعه‏ها به واسطه
امامزاده موسوم به گور سرخ که مى‏گفتند به یکى از اولاد على علیه‏السلام بود شهرتى
داشت. نام این شخص محمّد بن امام جعفر صادق علیه‏السلام بود که در سال
203ه . ق وفات یافت.»

حسن بن محمّد بن حسن قمى، زنده به سال 387ه . ق که کتابش (تاریخ
قم) را به امر صاحب بن عباد نوشته، درباره محمّد دیباج مى‏نویسد: «... تا
آنگاه که به جرجان وفات یافت، به وقتى که مأمون به عراق متوجّه شده بود در
سنه ثلث و مأتین. و قبر محمّد بن جعفر دیباج را در جرجان زیارت مى‏کنند و به
من رسیده است که صاحب الجلیل کافى الکفاة ابوالقاسم اسماعیل بن عباد بر
سر تربت او عمارتى کرده است در سنه اربع و سبعین و ثلثمائة.»

در کاوش‏هایى که هنگام بازسازى بنا صورت گرفته، آجرهاى متعددّى به
ابعاد 25×25 با قطر 5 الى 7 سانتى‏متر در محلّ کشف شد که رنگ همگى
آنها قرمز بود و معلوم مى‏کند بنایى که پیش از این وجود داشت، همان بناى
صاحب بن عباد بوده یا اینکه بر روى بناى او بنایى ساخته شده است.

سهمى، متوفّاى 427 ه . ق، در تاریخ جرجان مى‏نویسد: «مأمون به سال
203 ه . ق به گرگان آمد و با او على بن موسى الرضا علیه‏السلام و محمّد بن جعفر بن
محمّد علیه‏السلام بودند و مأمون در گرگان به نزدیک قبر محمّد بن جعفر قصرى که
به نام او معروف است، بنا نهاد.»

ورود مأمون به جرجان قطعى و اشاره به قتل محمّد دیباج در این شهر از
مسلّمات تاریخ است. امّا اینکه برخى در محلّ قبر محمّد دیباج بین گرگان،
بسطام، شهر دیباج، ابیورد و قزوین و در جاى دیگر تردید دارند، باید گفت،
تردید آنان بى مورد است؛ زیرا به تصریح علماى انساب و مورّخان، هنگامى
که محمّد بن زید حسنى که شرح حالش خواهد آمد، در دروازه گرگان به
شهادت رسید، او را در پایین پاى محمّد بن جعفر علیه‏السلام دفن کردند، که اشاره به
این مکان در گرگان دارد. بنابراین تمام احتمالات دیگر از بین خواهد رفت.
ابونصر بخارى، اقدم علماى انساب، درباره دفن بدن محمّد بن زید کنار
محمّد دیباج مى‏نویسد: «... و دفن بدنه بجرجان عند قبر الدیباج محمّد بن
الصادق
علیه‏السلام» [یعنى:] «و بدن محمّد بن زید کنار قبر محمّد دیباج در گرگان
دفن شد.» این جمله تصریح دارد که مکان کنونى متعلّق به قبر محمّد دیباج
است و در سایر بقاعى که به آن حضرت منسوب است، افراد دیگرى دفن
هستند که در محلّ مناسب به بحث آن خواهیم نشست. سیّد جعفر اعرجى
نیز قول ابونصر بخارى را ذکر نموده و قبر محمّد بن زید و محمّد دیباج را در
گرگان مى‏داند که تنها با مکان کنونى در آزاد شهر تطبیق داده مى‏شد.

علماى انساب تعداد فرزندان محمّد دیباج را به اختلاف نوشته‏اند.
بخارى، هفت پسر و هفت دختر براى وى قایل است و اسامى پسران آن
حضرت را به این صورت ذکر مى‏کند؛ على، اسماعیل [مادرشان اُمّ ولد کنیز
بود]، قاسم [مادرش اُمّ الحسن بنت حمزة بن قاسم بن حسن بن زید بن امام
حسن علیه‏السلام]، یحیى، جعفر [که مادرشان خدیجه بنت عبیداللّه‏ بن
حسین‏الاصغر بن امام سجّاد7 بود]، موسى، عبداللّه‏ [که مادر این دو نیز
کنیز بودند].

ابوالحسن عمرى، تعداد فرزندان محمّد دیباج را 26 تن بر شمرده که 12
تن آنان پسر و الباقى دختر مى‏باشند و اسامى آنان به شرح ذیل است:
اسحاق، عبیداللّه‏، عبداللّه‏  جعفر، حسن الاکبر، حسن‏الاصغر، خدیجه،
حکیمه، زینب، اسماء، فاطمه، عالیه، ریطه، اُمّ کلثوم، اُمّ محمّد، لبابه،
ملیکه، عشیره، بریهه و رقیّه.

شخصیّت مدفون در این بقعه

بنابراین در اینکه وى به شهر قزوین مهاجرت ننموده مورد اتفاق علماى
تاریخ و انساب است و مشهد کنونى متعلق به سیّد دیگرى از سلاله زهرا  علیهاالسلام
باید باشد. با رجوع به کتب معتبر تاریخى و انساب به این نتیجه خواهیم
رسیّد که شخصیّت مدفون در بقعه کنونى، سیّدى جلیل، شریف و از شهداى
بنام آل ابى طالب علیه‏السلام و از احفاد محمّد بن امام جعفر صادق  علیه‏السلاممدفون
مى‏باشد. از آنجاییکه کنیه وى ابى محمّد بود، لذا چنین تصوّر شده که وى
همان محمّد بن جعفر صادق  علیه‏السلاماست که در مکه قیام نموده است. بنابراین
نسب شریف او از قرار زیر است:

«أبو محمّد الحسن بن الحسین بن جعفر بن الحسین بن على بن محمّد
المأمون بن امام جعفر الصادق
علیه‏السلام»[16]

علاّمه سیّد عبدالرزاق کمونه مى‏نویسد که ابو نصر بخارى اولین کسى
است که به این مطلب اشاره نموده و مى‏نویسد: «اکراد او را بین دروازه قزوین
به شهادت رساندند و حمزة بن محمّد الزیدى در سال 330 ه ق بر جنازه او
نماز خواند.
[17]

این حمزة بن محمّد زیدى، همان فرزند بزرگوار امامزاده على اصغر
مدفون در زرآباد قزوین است که به ابویعلى حمزه معروف و از مشایخ شیخ
کلینى رحمه‏الله بوده است. 

علاّمه نسّابه  بیهقى متوفّاى قرن ششم هجرى مى‏نویسد: «ابو محمّد
حسن بن حسین بن جعفر بن حسین بن على بن محمّد الدیباج بن جعفر
الصادق، کان ابوه من المعمرین و هو ابن الماء و خمسین سنه، توفى بقزوین و
قبره بها عند قبر حسین الثائر، و له عقب بسمرقند و قزوین یقال له: بنوالدّین.»

یعنى حسین بن جعفر حسینى، پدرش از پیر مردان و داراى صد و پنجاه
سال عمر بوده است. در قزوین وفات کرد و نزدیک قبر حسین صائر دفن شد
و فرزندانش در سمرقند و قزوین به بنو دیّن «فرزندان دیندار» مشهور
هستند.[18] امام فخر رازى حسین را ملقب به طواف نموده و قایل است که
150 سال عمر نموده است.[19] امّا برخى دیگر قایلند که فرزند[20] او یعنى
ابى محمّد الحسن الدیّن 150 سال عمر کرده و ساکن شهر رى بوده است. و
اضافه مى‏کند که نوه او از علماى قزوین و داراى علم انساب بوده که نام او
اسماعیل بن على بن أحمد بن الحسن الدین است.[21]

برخى از علماى انساب ضمن تایید نسب فوق از هجرت ابى محمّد به
قزوین سکوت نموده و به ذکر احفاد او اکتفا کرده‏اند.[22] به هر حال آنچه به
دست مى‏آید اینکه ابى محمّد الحسن الدیّن در این شهر به قتل رسیده و در
این مکان مدفون شده است.

89ـ امامزاده محمّد ـ ناصرآباد

بقعه این امامزاده در انتهاى روستاى ناصرآباد، آن طرف اتوبان، در 7
کیلومترى شمال باختر قزوین واقع شده است.

بنایى ساده و مربّع شکل به ابعاد 7×7 متر است و در آن از جانب جنوب
باز مى‏شود. دو پنجره در طرفین غرب و شرق دارد. بر بالاى بقعه، گنبدى
غنچه‏اى به ارتفاع سه متر نصب شده که با ورق آلومینیوم تزیین شده است.
در وسط بقعه، بر روى سکوى بیست سانتى مترى، صندوق چوبى به ابعاد
1×2 متر قرار دارد که بر روى آن پارچه مخمل انداخته‏اند. این بقعه در حال
باز سازى و توسعه مى‏باشد.

از دیرباز این زیارتگاه به نواده بزرگوار امام على علیه‏السلام و فرزندِ حضرت
عبّاس علیه‏السلام خوانده مى‏شده بر این اساس پس از مراجعه به کتب انساب
مطلبى یافت شد که شهرت محلّى را تقویت مى‏بخشد. شیخ شرف، عبیدلى
نسّابه مى‏نویسد: قاسم بن محمّد اللحیانى بن عبداللّه‏ بن حسن بن عبیداللّه‏ بن
حسن بن عبیداللّه‏ بن عبّاس الشهید بن امیرالمومنین
علیه‏السلام در قزوین و رى داراى
نسل است.[23]

سیّد ابوالحسن عمرى نسّابه نیز ضمن تأیید این مطلب مى‏نویسد:
ابراهیم بن محمّد اللحیانى در قزوین به دست ابن طاهر به شهادت رسیده
است.

او همچنین از نسل قاسم بن محمّد اللحیانى، على الشعرانى بن حمزة بن
قاسم بن محمّد اللحیانى را ساکن در قزوین دانسته و مى‏نویسد: از پسرش
اسماعیل نسل دارد. [24]

بر این اساس، برخى از محققین معتقدند که شخصیّت مدفون در این بقعه
محمّد بن حسن بن حمزة بن قاسم بن محمّد اللحیانى بن عبداللّه‏ بن حسن بن
عبداللّه‏ بن حسن بن عبیداللّه‏ بن عباس الشهید عبیداللّه‏
علیه‏السلام مى‏باشد.[25] وى
سیّدى جلیل القدر و پسر برادر سید على الشعرانى ساکن در قزوین مى‏باشد
که ظاهرا از جمله همراهان سید ابراهیم بن محمّد بن عبداللّه‏ المقتول
مى‏باشند. او همچنین برادر زاده امامزاده اسماعیل مدفون در باراجین
قزوین است.

 

[1]. سیماى قزوین: 71.

 

[2]. ارشاد، 268.

 

[3]. مقاتل الطالبیه: 438، تاریخ بعداد 2: 113، تاریخ فخرى: 304، تاریخ طبرى 10: 233.

 

[4]. تجارب السلف: 16، سیرى در تاریخ تشیع: 565 - 564.

 

[5]- تاریخ بغداد 2: 114، مقاتل الطالبین: 438.

 

[6]. طبقات الزیدیه 2: 186، اختران تابناک 1: 465.

 

[7]. عیون الأخبار 2: 151.

 

[8]. اصول کافى 1: 491، مقاتل الطالبین: 44، سیرى در تاریخ تشیع: 565.

 

[9]. اصول کافى 1: 488، عیون الاخبار 2: 146.

 

[10]. تاریخ سیاسى، غیبت امام دوازدهم: 6.

 

[11]. التحف شرح الزلف: 152.

 

[12]. مروج الذهب 2: 331، مشاهده العترة الطاهره: 65 - 64، عمدة الطالب: 275، لباب الأنساب 1: 154، فضل بالسم فى حسب ابى مسلم مرو خراسان 1: 415، الشجرة: 119.

 

[13]. المجدى: 96، بدایع الانساب: 51.

 

[14]. سیرى در تاریخ تشیع: 567.

 

[15]. الشجرة المبارکة: 547، الأصیلى: 207، بدایع الأنساب: 51.

 

[16]. مشاهد العترة الطاهرة: 159.

 

[17]. سرالسلسلة العلویه: 74، مشاهده العترة الطاهرة: 159.

 

[18]. لباب الأنساب 1: 254-255.

 

[19]. الشجرة المبارکة: 120.

 

[20]. الفخرى: 28.

 

[21]. همان.

 

[22]. الأصیلى: 208.

 

[23]. تهذیب الانساب: 281.

 

[24]. المجدى: 242-243.

 

[25]. عمدة الطالب: 443، المعقبون 3: 406، الشجرة الطیبه 1: 14.

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده